و باز تردیدی نیست که (ب) از اشتباه کاتب مبدّل به (ن) گشته، یعنی قنوج در اصل قبوج بوده و قبوج هم معرّب کبوج است. اگر هم تصحیفی نشده باشد، باز روشن است که میمی در این اسامی نیست. مقصود مؤلف نه این است، که کیوجیۀ طبری یا قنوج مسعودی همان کبوجیه پسر کوروش بزرگ است، ولی ذکر این اسم در فهرست نیاگان گشتاسب دلالت دارد بر اینکه قبل از کبوجیه پسر کوروش، اشخاصی دیگر هم از نیاگان او این نام داشتهاند و این دلالت موافق است با فهرست نیاگان کوروش و داریوش اوّل، که بنا بر مدارک صحیحه در صفحۀ (۲۳۱) ذکر شده. از رجوع بفهرست مزبور روشن است، که کبوجیه پسر کوروش کبوجیۀ سوّم است و کبوجیۀ اوّل از نیاگان کوروش و ویشتاسب (گشتاسب)، یعنی هخامنشیهای شاخۀ اصلی و فرعی، بود. از آنچه ذکر شد، این نتیجه حاصل میشود: کمبوجیه (با میم) از تلفظ یا املاء غیر ایرانی است (مصری، بابلی و غیره) و این هم مسلم است که خارجیها اسامی ایرانی را تصحیف میکردند، چنانکه مصریها اسم داریوش را (اینتاریوش) و (آنتریوش) نوشتهاند (پائینتر بیاید). اما اینکه هرودوت اسم کبوجیه را با میم ضبط کرده جای تعجب نیست، زیرا او کتابهای خود را در خارج ایران نوشته و مدرک او املاء و تلفظ غیر ایرانی بوده، سایر مورّخین یونانی هم، که در قرون بعد آمدهاند، از او پیروی کردهاند.
از طرف دیگر میبینیم، که کبوجیه در قرون بعد کبوج - کبوز - کبوس و کابوس (قابوس) شده و باز اثری از میم نیست. بنابراین، عجالتا، تا مدرک منجّزی برای بودن میم غنّه در اصل اسم بدست نیامده، نمیتوان املاء کمبوجیه را بر کبوجیه ترجیح داد، بخصوص که داریوش املاء آخری را صحیح دانسته. در خاتمۀ این مطلب زاید نیست بخاطر آوریم، که ابو ریحان بیرونی و ابن عبری، چنانکه در مدخل ذکر شد.[۱] و از نوشتههای آنان معلوم است، از مدارک غربی استفاده کردهاند[۲].