در تاریخ تمدّن آنها گذاشته، چه میبینیم که تمدّن مصری تا اندازهای محدود به خود مصر است، و حال آنکه تمدّن بابلی باطراف و اکناف مشرق قدیم و سایر جاها سرایت کرده. اما باز بودن راههای بابل از هر طرف خطراتی هم برای آن ایجاد میکرد، چه بابل از طرف شمال و شرق با صفحات کوهستانی مجاور بود و از طرف جنوب و مغرب با کویرهای عربستان. از کوهستانهای مجاور متناوبا مردمانی به جلگۀ بابل سرازیر شده آن را معرض تاختوتاز قرار میدادند و گاهی هم در اینجاها مانده دولتهائی تشکیل میکردند. شاید از همین راههای کوهستانی در ازمنۀ بسیار قدیم سومریها ببابل آمده تمدن عالی در آنجا بوجود آوردند و مردمانی که آسور را درهم شکستند نیز از کوهستانهای طرف شمال بودند. هیچگونه وسائل دفاعی ممکن نبود جلو این مردمان را بگیرد، چه، در پشت کوهها، دشتهای پهناور اروپای شرقی و آسیای وسطی واقع بود و این دشتها متناوبا مردمانی از نژادهای گوناگون به آسیای غربی میفرستاد. بعض این مردمان برای تاختوتاز ببابل و آسور حمله میکردند (مانند کیمریها و سکاها) برخی برای جهانگیری (مانند مادیها و پارسیها). از طرف جنوب غربی بابل با کویرهای عربستان مجاور بود.
در عربستان وسیع، که دریاها آن را احاطه داشت، مردمانی مسکن داشتند که تماما از نژاد سامی بودند. این شبه جزیره فقط در دو نقطه تمدّنی پرورده بود: نجد در مرکز، یمن در طرف جنوب غربی آن. باقی عربستان بواسطه دشتهای بیآب و علف و کویرها مساکن مردمان صحراگرد بود و اینها متناوبا بطرف بابل و سوریه رفته در آن صفحات استیلا مییافتند. جلوگیری از اینها در صورتی ممکن بود که دولتی تمام عربستان را در حیطۀ اقتدار خود درآورده مهاجرین زیاد در آن بنشاند. این کار را نه پادشاهان قدیم میتوانستند بکنند و نه هیچیک از ملل عهد قدیم. پس از آنکه راجع به تمدّن مردمان مختلف و ببابل گفته شد روشن است که چرا در عهد قدیم بابل را محل تلاقی مردمان و نژادهای گوناگون و اختلاط زبانهای مختلف میدانستند. تمام تاریخ تمدّن بابل عبارت است از آمدن مردمان مختلف باین مملکت، استحالۀ آنان و اختلاط زبانها و ملل گوناگون در اینجا.