قس علیهذا. حدود این دولتها هم درست معلوم نیست و با یکدیگر منازعه دارند. چون مقصود ما نگارش تاریخ مستقل آدیابن و خسرون نیست، زیرا این مطلب از موضوع ما خارج است و داخل شدن در این کیفیّات هم بیمورد، بشمّهای که ذکر شد، اکتفا میورزیم. مقصود ما این بود، که روابط پادشاهان خسرون و آدیابن را با دولت بزرگ اشکانی ایران برسانیم و نیز معلوم باشد، که بعض پادشاهان این دولتها، مانند پادشاهان ارمنستان، از اشکانیان بوده یا خویشی با آنها داشتهاند. از شرح مذکور با وجود اختلاف در نوشتههای نویسندگان عهد قدیم این مطلب مسلّم است، که ارمنستان بزرگ و کوچک و آدیابن و خسرون ارتباطی خاص با سلسله اشکانی ایران داشته دستنشانده آن دولت بزرگ بشمار میرفتند. این دولتها تحتالحمایه ایران و پیشقراول دولت بزرگ اشکانی در مقابل رومیها بودند. در زمانی، که تراژان برای جهانگیری بمشرق آمد و میخواست با دولت پارت بجنگد آبگار پادشاه خسرون پدر آرباندس [۱]کوشید، که مقام بیطرفی را اختیار کند و با هدایا قیصر را نرم کرد. بعد از آبگار هم پسرش همان رویه را داشت. در نتیجه رومیها جنگی با خسرون نداشتند، تا اینکه عاقبت کار تراژان به جائی، که در جای خود مشروحاً ذکر شده، منتهی گردید، او عقب نشسته رفت و قیصر جدید هادریان تمامی بین النّهرین را به دولت پارت ردّ کرد. معلوم است، که در این وقت خسرون و آدیابن هم بحال اوّلی خود بازگشتند. پس از آن وقایع دیگر بین النهرین، بهقدری که با تاریخ دولت پارت مربوط و ملازم بود، بالاتر در جای خود ذکر شده.
شاخه دوّم-سلسله اشکانیان ارمنستان
پس از آنچه، که در باب آدیابن و خسرون ذکر شد باید گفت، که شاخۀ دوّم سلسله اشکانیان را، که در جنوب ارمنستان و نیز در بعض قسمتهای بین النهرین و آسور حکمرانی داشتند (نه در ارمنستان بزرگ) سن مارتن چنین میدانست:
________________________________________
- ↑ Arbandes.