اسلحۀ آنها برای جنگ تن به تن است و با این مقصود، چنانکه پارسیها را مینمایند، جوشنی بر تن دارند، سپری بدست چپ و شمشیر یا ساطوری بدست راست. بجز آموزگاران کودکان، تمام کارگذاران دولت از این طبقه بیرون میآیند. وقتی که مردان ۲۵ سال در این طبقه گذراندند و از سنّ ۵۰ قدری بالاتر رفتند، داخل طبقۀ پیرمردان میشوند و فیالواقع پیرمردند. پیرمردان بخارج از وطنشان به جنگ نمیروند، بل در محلهای خود مانده به کارهای عمومی و خصوصی میرسند.
آنها حکم اعدام میدهند و رؤساء را انتخاب میکنند. اگر نوجوانان یا مردان از وظایف خود تخلف ورزند، فیلارک[۱] یا هرکس، که بخواهد، آنها را متهم میکند.
پیرمردان پس از شنیدن اتّهامات و رسیدگی، مقصر را از رتبهاش میاندازند و چنین کس در تمام مدت عمر باین حال باقی میماند. بالاخره برای اینکه طرز حکومت پارس را بفهمانم، من قدری دورتر میروم و این چند کلمه، پس از آنچه گفته شد، مقصود مرا روشن خواهد ساخت. گویند عدۀ پارسیها بیش از ۱۲۰ هزار نفر نیست و هیچکدام را از وظایف و افتخارات محروم نکردهاند. هرکس اجازه دارد، که کودکان خود را به پرورشگاه عدالت بفرستد، ولی کسانی اطفال خود را بدانجا میفرستند، که میتوانند آنها را به کاری نگمارند و آنهائی، که نمیتوانند چنین کنند، نمیفرستند. فقط کودکانی، که در این مکتبها تربیت یافتهاند، میتوانند در طبقۀ جوانان داخل شوند و نیز آنهائی که مدّت قانونی را در طبقه جوانان بسربردهاند، میتوانند در سلک مردان داخل شده رتبههای دولتی بیایند. بنابراین، کسانی که در طبقه کودکان و جوانان نبودهاند، نمیتوانند در سلک مردان درآیند. بالاخره اشخاصی، که در مدّت مقرر جزو مردان بودهاند و شکایتی از آنان نشده، در ردیف پیرمردان قرار میگیرند. بنابراین طبقه پیرمردان ترکیب یافته از کسانی، که از تمام درجات نیکوئی گذشتهاند. چنین است تشکیلات حکومتی، که به عقیده پارسیها اخلاق آنها را اصلاح میکند.
امروز هم در میان آنها علامات قناعت، میانهروی و اینکه مایلاند غذا را با ورزش
- ↑ Philarque (رئیس دستۀ سواره نظام آتتیک. کزنفون همه جا اصطلاحات یونانی بکار میبرد).