پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۶۵۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

ولی نوشته‌های او گم شده و دیگران فقط قطعاتی را از آن ذکر کرده‌اند-صفحه ۷۶ این تألیف-از اسم او بعضی تصوّر می‌کنند، که ایرانی است و در اصل فیروز بوده. م.) تمام اسنادی را، که این نوع اشخاص یافتند، بزبان یونانی ترجمه کردند. این اشخاص، که اسامیشان را ما می‌دانیم، اسناد را جمع کرده بنام وطنشان هدیه کردند. این مردان شایان ستایش‌اند، زیرا از راه دانش‌پژوهی با زحماتی، که قابل تمجید است، نتیجه فکر دیگران را بدست آوردند. اشخاصی، که اکتشافات را پذیرفته و زحمات را قدر دانستند، بیشتر شایان تمجیدند. از این جهت است، که من بی‌تردید می‌گویم، تمام یونان مادر و دایۀ علوم است» .

در اینجا باید توضیح دهیم، که مقصود موسی‌خورن از پادشاهان یونان پادشاهان سلوکی و بطالسه مصر است. برز کلدانی در زمان آنتیوخوس سوتر تاریخ کلده را به یونانی نوشت و مان‌تون، که تاریخ مصر را به یونانی تألیف کرده، معاصر بطلمیوس اوّل بود (به صفحۀ ۷۴ این تألیف رجوع شود). یک چیز در نوشته موسی‌خورن مخصوصا جلب‌توجه می‌کند: او گوید «در کتب نویسندگان ملل مختلف خصوصاً پارسی و کلدانی الخ» چون گمان قوی این است، که موسی‌خورن در نیمه دوّم قرن چهارم م. تولد یافته، پس در این زمان یا مقارن آن کتبی بدست پارسیها نوشته شده بود، که در ممالک هم‌جوار ایران از آن اطلاع داشتند و در این کتب قسمتهائی بتاریخ یا سالنامه‌های ارمنستان مربوط بوده. اکنون از این کتب اثری نیست و شاید مقصود موسی‌خورن همان برز است، زیرا از اسم او بعضی گمان می‌کنند، که او اصلاً پارسی بوده.

موسی‌خورن، که از نویسندگان یونانی استفاده کرده، اسامی نویسندگانی را ذکر می‌کند، که کتبشان گم شده و بما نرسیده است، بنابراین اسامی این نویسندگان یونانی فقط از تألیف موسی‌خورن معلوم است و عدّه این نوع نویسندگان را ویکتور لانگلوا در تألیفش ۲۴ نفر دانسته (جلد اوّل، صفحه ۳۸۶).

اکنون باید دید، که مندرجات کتاب موسی‌خورن، بقدری که از این نوع