مورّخ ارمنستان در تاریخ خود درج کرده. اکنون باید دید، که مفاد نوشتههای ماراپاس کاتینا راجع به پارت و اشکانیان چه بوده: موسیخورن گوید (کتاب ۱، بند ۸). . . . . وال ارشک [۱] (واگارشک) پس از اینکه بطور شایان تمامی قسمتهای مملکت خود را بنظم و ترتیب صحیح درآورد، خواست بداند، که کیها قبل از او در مملکت ارامنه سلطنت کردهاند و آیا آنها پادشاهانی جوانمرد بودهاند یا تنبل. بنابراین او شخصی را از اهل سوریه، که ماراپاس کاتینا نام داشت و فکور و آگاه از زبان یونانی و کلدانی بود، یافته با هدایای گرانبهاء نزد برادر بزرگترش ارشک فرستاد و خواهش کرد، که دفاتر شاهی را برای او باز کند. بعد او در کتاب ۱، بند [۲] شرحی ذکر میکند، که در صفحه ۹۴ و ۹۵ این تألیف مندرج است و، چون خارج از موضوع ما است، تکرار نمیکنیم.
پس از آن موسیخورن موافق نوشتههای ماراپاس کاتینا تاریخ ارمنستان را از نخستین پادشاه آن (هایک) شرح میدهد و چون باز خارج از موضوع است میگذریم. قسمتهائی، که به تیگران و اژدهاک و نیز به پادشاهان ماد راجع است در صفحات ۲۰۵ و ۲۱۶ و ۲۱۷ این تألیف ذکر شده. بالاخره او بسر موضوعی میرسید، که به اشکانیان مربوط است و گوید (کتاب ۲، بند ۲): «شصت سال پس از فوت اسکندر ارشک دلیر به سلطنت پارت رسید. در شهری، که آن را پهل آراوادن ۲مینامیدند و در کوشان [۳]واقع بود (این شهر را ویکتور لانگلوا ۴با باختر (بلخ) مطابقت داده و گوید، شهری را، که یونانیها باکتر مینامیدند در نزد ارامنه به پهل معروف بود. به هرحال روایت ارمنی با روایتی موافقت دارد، که بالاتر در ابتدای کتاب چهارم ذکر شد و بنابرآن ارشک با برادرش از باختر به پارت آمدند. م.). ارشک جنگی وحشتآور کرده تمام مشرق را بتصرّف آورد و مقدونیها را از بابل راند (مقصود از مقدونیها سلوکیهایند زیرا آنها اصلا
________________________________________