پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۵۹۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

چه کوتاه شد شاخ و هم بیخشان نگوید جهان‌دیده تاریخ شان از ایشان بجز نام نشنیده‌ام نه در نامۀ خسروان دیده‌ام چنین است اسامی شاهان اشکانی موافق مدارکی، که فردوسی در دست داشته.

چون فردوسی از کتابی موسوم به خداینامه، که در زمان یزدگرد سوّم راجع بتاریخ ایران تألیف شده بود، مستقیماً یا بطور غیر مستقیم استفاده کرده، باید گفت، که در کتاب مزبور هم راجع به اشکانیان چیزی بیش از این گفته نشده بوده، بعضی تصوّر کرده‌اند، که فردوسی اسامی شاهان اشکانی را بیش از این می‌دانسته، ولی، چون ذکر تمامی اسامی باعث اشکال و سستی شعر می‌شده، از قسمتی صرفنظر کرده. به هرحال از ۹ نفری، که فردوسی ذکر کرده، فقط پنج نفرشان با تاریخ واقعی اشکانیان مطابقت دارند: اشک-گودرز-آرش (که ارشک است) -اردوان و اردوان بزرگ. باقی یا پادشاه نبوده‌اند (بیژن) و یا از دورۀ ساسانی باین دوره انتقال یافته‌اند (شاپور-هرمز-نرسی).

مدّت اوضاع ملوک الطّوایف را، فردوسی دویست سال گفته و پائینتر بیاید، که این مدّت را بعض مورّخین و نویسندگان قرون اسلامی موافق یکی دو روایت ایرانی، دویست و شصت یا دویست و شصت و شش سال معیّن کرده‌اند، ولی بر طبق روایات غیر ایرانی سیصد و چهل یا پانصد و بیست و سه سال است. از تاریخ معلوم است، که طول این مدّت، یعنی از فوت اسکندر تا پدید آمدن اردشیر پاپکان پانصد و چهل و هشت سال است و کوتاه کردن مدّت مزبوره تا دویست سال یا قدری بیشتر، می‌بایست جهتی داشته باشد. جهت را مسعودی چنین ذکر کرده (التّنبیه و الاشراف، طبع لیدن در ۱۸۹۳ م. صفحه ۹۷-۹۹): «میان مورّخین عجم و سایر ملل در تاریخ اسکندر تفاوتی است بزرگ و بسیاری از مردم از این نکته غافل‌اند. این نکته سرّی است دینی و دولتی، که احدی جز مؤبذان [۱]و هیربذان ۲و نیز اشخاصی، که تحصیل کرده و اهل درایت‌اند، از آن آگاه نیستند.


________________________________________

  1. و ۲-روحانیّون مذهب زرتشت، چنانکه پائین‌تر بیاید.