نامید، بر تخت اشکانی نشسته و ظنّ قوی این است، که بزرگترین پسر بلاش سوّم بوده.
اگرچه بعض نویسندگان عقیده داشتند، که او پسر سنتروک [۱]نامی بوده، نه پسر ارشد بلاش سوّم و به بند نهم کتاب ۲۵ دیوکاسّیوس استناد میکردند، ولی ظنّ قوی میرود، که بلاش پسر سنتروک معاصر بلاش چهارم اشکانی پادشاه ارمنستان بوده، نه معاصر بلاش چهارم شاه پارت. به هرحال در این زمان اختلال و اغتشاشی در دولت روم رویداد، که باعث جنگ رومیها با پارت گردیده بضرر این دولت تمام شد. شرح قضایا موافق روایت نویسندگان رومی چنین بود:
جنگ اوّل رومیها با بلاش چهارم
کمّودوس قیصر روم را در ۱۹۲ م. کشتند و پس از او پرتیناکس [۲]نامی امپراطور شد، ولی چون میخواست اصلاحاتی در دولت روم کند، سلطنتش بیش از سه ماه اوّل سال ۱۹۳ طول نکشید و او را هم بقتل رسانیدند. جانشین او تازه معیّن شده بود، که سه سردار رومی در جاهای مختلف ممالک روم نخواستند از او تمکین کنند و هریک خود را امپراطور خواند. یکی از آنها کلودیوس آلبینوس [۳]بود، که در بریطانیا اقامت داشت، دیگری سپتیموس سوروس [۴]در پاننونینا [۵]و سوّمی پسسننیوس نیگر [۶]در سوریّه.
وقتی که نیگر خود را امپراطور خواند و قبل از اینکه معلوم شود، که او باید با اسلحه این مقام خود را به رومیها بقبولاند، دولت پارت و پادشاهانی، که دستنشانده شاهان اشکانی بودند، سفرائی نزد نیگر فرستاده او را تبریک گفتند و نیز اظهار داشتند، که اگر کمکی لازم داشته باشد، حاضرند قوّهای برای او بفرستند. نیگر، چون تصوّر میکرد، که او بیجنگ به امپراطوری روم شناخته خواهد شد، این تکلیف را با ادب ردّ کرد، ولی پس از آن بزودی دانست، که مدّعی پرزوری دارد و سوروس، که به امپراطوری شناخته شده است، با لشکری
________________________________________