پرش به محتوا
لطفاً فهرست پروژه‌های جاری را در ورودی کاربران ببینید و به انتخاب خود در یکی از آنها مشارکت کنید.

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۳۵۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

(کراسّوس، بند ۲۳).

عبور از فرات

کراسّوس بفرات رسیده امر کرد از پلی، که در نزدیکی زگما[۱] ساخته بود، عبور کنند. در این احوال رعد و برقی رویداد و برق بصورت سربازان زد، بعد تندبادی برخاست و پس از آن رعد غرّیدن گرفت و برق قسمت بزرگی را از پل خراب کرد. به جائی که کراسّوس برای زدن اردو انتخاب کرده بود دو دفعه برق افتاد، یکی از اسب‌های او، که یراقی عالی داشت، میرآخور را برداشته خود را برود انداخت و غرق شد. وقتی که عقاب گروهان اوّل را برداشتند، تا علامت فرمان حرکت باشد، این عقاب به‌خودی‌خود بعقب برگشت و نیز پس از عبور از رود فرات، چون خواستند جیره سربازان را تقسیم کنند، از نمک و عدس شروع کردند، و حال آنکه این دو چیز علامت عزا بود و رومیها آن را در موقع دفن جنازه استعمال می‌کردند. کراسّوس در نطقی، که خطاب به سربازان کرد، عبارتی اداء کرد، که باعث آشفتگی حال آنها گردید، توضیح آنکه گفت: «من پل را خراب کردم، تا یک نفر سرباز نتواند برگردد» و پس از آنکه دریافت، که اظهار این معنی چقدر بی‌موقع بوده، بجای اینکه آن را تصحیح یا توضیح کند، تا اعتماد اشخاص کم‌جرئت را برگرداند، از جهت طبیعت سرکشی، که داشت، به بی‌اعتنائی گذرانید. بالاخره هنگام قربانیهای کفّاره، که برای قشون بعمل می‌آمد، روده‌هائی را، که از دست کاهن هاتف گرفت، از دستش افتاد و بعد، چون دید، که این قضیّه اثر بدی در حضّار کرد، خنده‌کنان گفت: «این نتیجه پیری است، ولی اسلحه از این جهت از دستم نخواهد افتاد».

باری بعد از عبور از فرات با هفت لژیون (فوج رومی) پیاده و تقریباً چهار هزار نفر سوار و همان قدر سپاهیان سبک‌اسلحه بطول آن حرکت کرد. چند نفر سوار، که برای تفتیش و شناسائی محل فرستاده بود، برگشته گفتند، کسی را در صحرا ندیدند، ولی آثاری دیدند، که دلالت بر عدّه زیاد سواره‌نظام می‌کند و مثل این است،


  1. Zeugma.