سلوکیّه کنار دجله در سر شاهراهی واقع شدند، که روابط بینالمللی را اداره میکرد. از این زمان دولت سلوکی با دولت بطالسه، که در سر راه هند واقع بود، بنای رقابت را گذارد و هم از این زمان سرچشمه جدیدی برای ثروتمندی دولت اوّلی ایجاد شد. این دو نقطه، یعنی انطاکیّه در کنار رود ارنتس در همسایگی دریای مغرب و سلوکیّه در کنار دجله بقدری مهم بود، که میتوان گفت، تا زمانی که این دو شهر را دولت سلوکی داشت، دولتی بزرگ بشمار میرفت و همینکه ایران پارتی سلوکیّه را از آن انتزاع کرد، دولت سلوکی یک دولت متعارف سریانی گردید. دولت سلوکی در زمان اقتدارش داعیه حکمرانی را بر تمام آسیا داشت و مستملکاتش را بر تمام راههای فرعی، که بشاهراه مذکور منتهی میشد، توسعه میداد.
اکنون باید دید، که تشکیلات این دولت در زمان اعلی درجه وسعتش چه بوده. اولا باید گفت این یک دولت وسیع ناجور است [۱]، یعنی از ملل مختلف گوناگون ترکیب یافته و غیر از مصر، قفقازیّه و قسمتهای هند، تقریباً تمام دولت هخامنشی را شامل و کانونهای تمدّن قدیم بشر را حاوی است: بابل- شوش-اورشلیم-صور و صیدا-همدان-تختجمشید-خرابههای نینوا و ترووا زیر آسمان درخشان این دولت واقعاند. این تغییر شکلی است، که روزگار به دولت هخامنشی داده و اگر دولت سلوکی در زمان سلکوس اوّل تمامی آن دولت جهانی را نمینماید، لااقل بیشتر ممالک آن را شامل است. معلوم است، که کار مدیران دولت سلوکی با چنین ممالکی وسیع خیلی مشکل بود. مشکلتر از کار مدیران دولت هخامنشی، زیرا هخامنشیها در جهانبانی خود بدو قوم جوان و تازهنفسی مانند مادیها و پارسیها، که در قلب دولت آنها جا گرفته بودند، تکیه میدادند، پارتیها گرگانیها، باختریها و سغدیها هم ایرانی بودند، ولی سلوکیها در آسیا بیگانهاند. اگر اسکندر امیدوار بود، که در تسلّط خود بر آسیا، بر مقدونیّه تکیه کند، دولت سلوکی این مقدونیه را هم ندارد. بنابراین پایه ملّی در دولت سلوکی
________________________________________
- ↑ جور را بعضی فصیح نمیدانند، ولی این تصوّر مبنائی ندارد، این کلمه از ریشه فارسی صحیح است.