بزنند، تا سربازان آب زیاد نیاشامند و آب را گلآلود نکنند. بدبختی دیگری که دامنگیر لشکر اسکندر شد، این بود: بواسطه ریگ روان راهنمایان راه را گم کردند و نمیدانستند بکدام طرف حرکت کنند. اینجاها بدتر از دریا بود، زیرا در دریا میتوان راه را بواسطه ستارهها پیدا کرد (قبل از کشف قطبنما فینیقیها راه دریائی را از دبّ اصغر مییافتند و دیگران از دبّ اکبر. م.)، ولی اینجا این علامات هم نبود. در این وقت اسکندر بطرف چپ راند و از سوارههائی، که با او حرکت کردند، فقط شش نفر با او بساحل درآمدند. در اینجا چاههائی کنده به آب خوبی رسیدند و بعد تمامی لشکر به اینجا آمده آب خورد و در مدّت هفت روز ساحل دریا را گرفته پیش رفت، تا بکرسی گدروزی رسید. پس از ورود باین محلّ اسکندر آپولّوفان[۱] (والی آن) را تغییر داد، بجای وی (توآس) را گماشت و چون او بغتة مرد، سیبیرتیوس[۲]، که والی کرمان شده بود، والی رخّج و گدروزی گردید و ایالت کرمان به تلهپولم[۳] محوّل شد (آرّیان، کتاب ۶، فصل ۷، بند ۴).
روایات دیگر
۱-پلوتارک گوید (اسکندر، بند ۸۷): اسکندر، پس از اینکه نهآرخ را فرماندۀ سفاین و انسکریت را ناخدای کشتی امیر البحری کرد، خودش خواست از ولایت اوریت بگذرد و در آنجا دوچار قحطی شدید گردید، چنانکه فقط ربع قشون او توانستند جان بدر برند، و حال آنکه از هند با یکصد و بیست هزار پیاده و پانزدههزار سوار حرکت کرده بود. غذای بد، حرارت آفتاب، امراض مسری تلفات زیاد وارد آورد، ولی بیشتر از گرسنگی تلف شدند. در این ولایت زراعت نمیشود و زمین محصولی نمیدهد. اهالی گوشت میشهای لاغر و ماهی میخورند و بدنشان متعفّن است. پس از ۶۰ روز اسکندر به گدروزی رسید و در اینجا ولات همه قسم آذوقه تدارک کرده بودند.
۲-دیودور هم این سفر جنگی را در همان زمینهها، که ذکر شد شرح داده و گفته) کتاب ۱۷، بند ۱۰۵): بعد اسکندر داخل ولایتی شد، که عاری از هر