یا ایالتی را بطور موروثی در خانوادۀ خود داشتند. از دولتهائی، که آریانهای ایرانی در ازمنۀ تاریخی تشکیل کردهاند و ذکر آنها پائینتر خواهد آمد، دولت اشکانی از حیث شکل حکومت بدولتهای آریانی در زمانهای قبل از تاریخ بیشتر شباهت دارد و بنابراین اگر بخواهیم اطلاعاتی بیشتر راجع باین شکل حکومت تحصیل کنیم، باید در طرز حکومت اشکانیان بیشتر دقیق شویم.
تاریخ آریانهای ایرانی از قرن هفتم یا اواخر قرن هشتم ق. م شروع میشود و هرچه قبل از آن بوده در پس پردۀ ظلمت مستور است، بنابراین لااقل در مدّت بیست و سه قرن، یعنی در زمانی، که از جدا شدن آریانها از مردمان دیگر هند و اروپائی تا قرن هفتم ق. م گذشته، محققاً معلوم نیست، که آریانها چه میکردهاند. همینقدر از داستانهای قدیم ما برمیآید، که آریانهای شهری و دهنشین شده دولتهائی تشکیل کرده بودند. در اینجا ذکر داستانها خارج از موضوع است، ولی کلیاتی که از آنها بدست میآید، دلالت میکند بر اینکه آریانها لااقل چهار دولت تشکیل کردهاند: دو دولت را باید موافق داستانها دولت جمشیدیها و فریدونیها بنامیم، دو دولت دیگر را دولت منوچهریها و زابیها. زمان جمشید خیلی قدیم است. بعضی عقیده دارند، که جمشید داستانی مربوط بزمانی است، که هنوز جدائی بین مردمان هند و اروپائی روی نداده بود، ولی به هرحال چنین بنظر میآید، که زمان او جزو عهدی است، که آریانهای هندی و ایرانی باهم بودهاند[۱]. دولت فریدونیها نیز باید مربوط باین زمان باشد، اما دولت منوچهریها و زابیها منسوب به دورههائی است، که آریانهای ایرانی در شمال شرقی فلات ایران برقرار شده و در فشار مردمانی بودند، که از طرف شمال همواره باینها حمله میکردند. ظنّ قوی میرود، که این مردمان همان سکاهائی بودهاند، که در ادوار تاریخی مکرّر به آنها بر خواهیم خورد.
در اینجا مسئلهای مطرح میشود: آیا زمان دول چهارگانۀ مذکور را میتوان ازمنۀ قبل از تاریخ ایران دانسته از داستانهای ما راجع به جمشید، فریدون و غیره استنباطهائی در باب ازمنۀ قبل از تاریخ آریانهای ایرانی کرد؟ جواب معلوم است:
- ↑ شید صفت و بمعنی درخشنده است، اصل اسم جم است، که در حماسه ملّی هندیها یمه و در آوستا ییمه گفتهاند.