[۱]-سنگ (سرگرّو) [۲]، که در نسخۀ بابلی ذکر شده، چنانکه محقّقین تصوّر میکنند، نوعی از مرمر است و سیل آن را سرپانتن [۳]نامیده.
۵-لفظ (اسادآروو) را گمان میکنند بمعنی مس است.
۶-اینکه داریوش گفته، که نقره را از مصر آوردهاند، باعث حیرت است، زیرا در مصر معادن نقره نبوده. تصوّر میکنند، که چون قبرس وقتی جزو مصر بود، باین مناسبت کلمۀ مصر استعمال شده یا شاید نقرهای بوده، که از ذخایر معابد مصری برداشتهاند.
۷-شهر آفرودیسیاس در کاریّه بود و داریوش بلوکی را، که این شهر در آن واقع بود، اوگییی نامیده. در باب این محل و. شیل گوید (کتیبههای هخامنشی در شوش، صفحۀ ۳۲ جزو ۲۱، خاطرههای هیئت آثار عتیقه ایران):
که جغرافیّون و مورّخین قدیم جای آن را مختلف معیّن کردهاند، چنانکه پلین و آپپیان [۴]این محل را در کاریّه دانستهاند، سترابون در فریگیّه و بطلمیوس در لیدیّه، به هرحال اسم این محلّ به یونانی اوگیگیا بوده. امّا شهر آفرودیسیاس معروف بود از این حیث، که اهالی آن پرستش خاصی برای آفرودیت ربة النّوع وجاهت و عشق داشتند و معبدی هم برای او ساخته بودند. آثار آفرودیسیاس که شهر صنعتی بود، اکنون در نزدیکی محلّی موسوم به گیرا ۴واقع است.
۸-از لوحههای داریوش معلوم است، که نقشۀ ساختن قصور به پنج قسمت تقسیم شده و هر قسمت را ملّتی ساخته. پنج ملّت عبارت بودهاند از: مادیها، بابلیها، ساردیها، یونانیهای آسیای صغیر (اهالی یونیّه) و مصریها.
کتیبههای دیگر داریوش
در آثاری هم، که از قصر مزبور بدست آمده، از قبیل پاسنگهای ستون، آجرها، کاشیها، مجسّمهها، لوحهها و غیره کتیبههائی هست، که مختصر و کوتاه است و بسه زبان پارسی قدیم، عیلامی و آسوری داریوش را معرّفی میکنند.
________________________________________