طلا را از سارد و باختر آوردند و در اینجا باز شد. سنگ (قیمتی) کبوتک [۱]و سیکب [۲]، که در اینجا بکار رفته، از سغد آوردهاند. سنگی که اسمش اکسشینه [۳]است از خوارزم آورده شده. آنچه از نقره و اسادآروو [۴]در اینجا کار شده از مصر آمده. تزیینات را برای آجرهای دیوار از یونیّه آوردهاند. ستونها (ستلها) ی سنگی، که در اینجا بکار رفته، از شهری است، که آفرودیسیاس در اوگییی نام دارد، از آنجا آوردهاند. اینها مردمی هستند. . . . که این چیزها را ساختهاند و مردم یونیّه و سارد آنها را تا اینجا آوردهاند.
در بند [۵]-که این درنم [۶]. . . . (مقصود از این کلمه باید مقرّ ۶باشد) اشخاصی که نیز دیوار را تزیین کردهاند مادیها و مصریها هستند.
بند ۷-داریوش شاه گوید: به حمایت اهورمزد در شوش. . . . .
اهورمزد مرا از آسیب بپاید و. . . مرا و پدرم و مردمم را.
توضیحات: ۱-در نسخۀ بابلی در بند ۵ گفته شده، که چوب سدر را، از جائی که کوه نامیده میشود، مردم ایبرناری آوردند. در نسخۀ پارسی صریحاً گفته شده، که این کوه لبنان است (بپارسی قدیم لبنانه). امّا ایبرناری در نسخۀ بابلی بمعنی ماوراء نهر است، یعنی ماوراء فرات و در نسخۀ پارسی بجای ماوراء نهر اسم آسور ذکر شده، شاید از این جهت، که فینیقیّه قبل از انقراض آسور جزو آن بوده.
۲-در همان بند اسم کرکا در نسخۀ پارسی و عیلامی کرسا است و داریوش راه را، چنانکه از شوش به فینیقیّه و سواحل دریای مغرب میرفته، ذکر کرده و از بابل بطرف یونیّه رفته.
۳- (میشمکن) نسخۀ بابلی در نسخۀ پارسی (یکا) نوشته شده، که چوب بلوط است، و در نسخۀ بابلی بعد از اسم مذکور توضیح دادهاند: «چوب جاویدان» .
________________________________________