پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۶۱۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

گشته از نزدیکی نقش رجب می‌گذرد و بضلع شمالی صفّه تا ۳۰۰ مطر نزدیک می‌شود.

از این نقطه ببعد راه آب با خود صفّه هم‌سطح است و می‌توان احتمال داد که این مجرا آب آشامیدنی بقصر می‌رسانیده. در زمان قدیم سور و باروئی صفّه را احاطه داشته. بقایای آن هنوز در ضلع شمالی، در پای کوه، روی خود کوه و چند جای دیگر به خوبی پدیدار است. . . . . . این دیوارها از خشت بنا شده بود و قریب ۵ مطر ضخامت داشته.

پلّه‌کان بزرگ

دو پلّه‌کانی، که توأمند، یگانه راهی است، که به بالای صفّه هدایت می‌کند. در بالا، بوسیلۀ دیوارها بین سر پلّه‌کان [۱]و سردر، جلوخان کوچکی تشکیل می‌شده و در اینجا آثار یک نردۀ فلزّی، که بدور سر پلّه‌کان می‌گشته، دیده می‌شود.

سردر بزرگ

سردر بزرگ برای ورود بدرون حصار راه منحصر بفرد بوده، ولی درب کوچکی نیز نزدیک زاویۀ شمال غربی وجود داشته و، چنانکه دیده می‌شود، فرصت نیافته بودند تمام قسمت‌های کوه را، که خارج از صفّه است، از آنجا بردارند. امروز حیوانات باربر را از این راه بالا می‌برند. سردر عبارت از سطح مربّعی است، که سقف آن را روی چهار ستون زده‌اند. در اینجا دو در است: یکی درب خارجی، که جنبین آن عبارت از یک جفت گاو بزرگ است و دیگری درب داخلی، که جنبین آن را از گاوهای بالدار با سر انسان ساخته‌اند (تقلید از ارواح حامیه آسور موسوم به لمصّو) و راه عبور از این سر درب بوده.

پایۀ درب سوّم بهمین عظمت، لکن بی‌حجاری، در دیوار جنوبی فضا نیز نمایان است، و حال آنکه در طرف شمالی توده خاکی بارتفاع یک متر و نیم، که از خرده خشتهای دیوارها حاصل شده، آثار را پوشیده. بالای سر گاوها چهار بار بسه زبان نوشته شده وس‌دهیو، که بمعنی (همۀ ممالک) است و کتیبه‌ای در اینجا خشیارشا را بانی سردر بزرگ معرّفی می‌کند. از اینکه خشیارشا در اینجا نیز مانند کتیبه‌های دیگرش از کارهای خود و از اعمال پدر خویش داریوش حکایت

________________________________________

  1. Palier de l'escalier.