تختجمشید نمیرسد و عدّۀ آنها هم کم است. از آثار این قصر سهپایه یا جرز بهتر مانده و بر آنها کتیبۀ کوتاهی بسه زبان پارسی، عیلامی و آسوری بدین مضمون نوشتهاند:
«من کوروش شاه هخامنشیام» شاید این کتیبه برای شاهان بعد هخامنشی سرمشق شده، که کتیبههای خودشان را بسه زبان مزبور بنویسانند. طول این قصر ۴۴ مطر و نیم و عرض آن ۳۴ مطر و نیم بود.
از این آثار ۱۵۹ مطر بطرف مشرق خرابۀ عمارت دیگری است، که تصوّر میکنند در زمان آبادیش طالاری داشته بهاندازه ۳۸ مطر در ۱۵ مطر. در اینجا کتیبهای بوده از کوروش بمضمون کتیبۀ مذکوره در فوق، که در سال ۱۸۸۱ میلادی وجود داشته، ولی در ۱۸۸۵ معدوم شده (دیولافوا[۱] در سنۀ اوّلی بودن آن را نوشته و هوسی[۲] در سنه دوّمی نابود شدن آن را). در مسافت ۳۸۰ مطر از قصر اوّلی (اصلی) بطرف شمال شرقی باز خرابه عمارتی دیده میشود. از این بنا فقط جرزی باقی مانده، که به بلندی ۵ مطر و نیم است و از دو سنگ بزرگ یکپارچه ترکیب شده.
در یکی از بلندیها، که در سر راه شیراز و اصفهان واقع است، خرابههای درهم و بر همی دیده میشود و چنین بنظر میآید، که آثار شهری است. در اینجا چیزی که مخصوصا جالب توجّه میباشد، بنائی است از سنگهای تراشیده بارتفاع ۱۲ مطر و سهربع (در جائی که ارتفاع محفوظ مانده). این بنای سنگی را اهل محلّ تخت سلیمان نامند و تصوّر میرود پایۀ ارگ یا قلعهای بوده.
چون از کبوجیه پسر کوروش، که هفت سال سلطنت کرد، آثاری نمانده، پس از آثار پاسارگاد بآثار داریوش بزرگ میگذریم.
دوم-آثار بیستون}}
۱- حجّاریها
بیستون محلّی است تقریباً در شش فرسنگی کرمانشاه در سر راهی، که بهمدان میرود. اسم این محلّ را یاقوت بهستان نوشته، ولی دیودور سیسیلی این محلّ