و حال آنکه ایرانیان قدیم چنین عقیدهای نداشتند و دیگر باید در نظر داشت، که خود این عمل یعنی ساختن مقبره موافق معتقدات ایرانیان قدیم چیزی بوده، نکوهیده، زیرا با این عقیده، که جسد مرده بقدری پلید است، که دفن یا سوختن و یا افکندن آن در آب جایز نیست، چگونه میتوان متوقّع بود، که مقبرههای عالی برای اموات ساخته باشند، حتّی خود این نکته، که شاهان هخامنشی مقابری داشتهاند، بعضی را دارای این عقیده کرده، که بین مذهب شاهان و مذهب مغها و مردم ایران تفاوتهائی وجود داشته. بالاخره قبل از ختم این مبحث باید گفت، که صنایع شاهان هخامنشی از یک حیث هم جالب توجّه است: در این صنعت تنوّعی دیده نمیشود، هرچه میبینند از یک نوع است، مثل اینکه یک قصر ساختهاند یا یک مقبره بنا کردهاند و هرچه هست تقلید از یک نمونه است. بنابراین بعض اهل فن باین عقیدهاند، که در زمان داریوش تقریباً در آخر قرن ششم یا اوایل قرن پنجم یک نفر مأمور این کارها بوده و او کار خود را باتمام رسانیده و بعد صنایع هخامنشی تا آخر این دوره در همان حال مانده، بیاینکه قدمی فراتر گذارده باشد.
مبحث دوم-آثار و کتیبهها
آثار شاهان هخامنشی، که تاکنون باقی مانده، عبارت است از: خرابهها، انقاض عمارات و ابنیه، از حجّاریها و کتیبهها. چون تاریخ این آثار معلوم نیست، ناچار باید آثار مزبوره را بترتیب شاهان هخامنشی ذکر کرد.
اول-آثار پاسارگاد
قدیمترین آثار دورۀ هخامنشی در شهر پاسارگاد است، که در زمان کوروش بزرگ پایتخت پارس و ایران و قبل از او پایتخت پادشاهان دستنشانده پارس بود. در باب وجه تسمیه این شهر بالاتر گفته شد، که توجیهات گوناگون کردهاند.
آناکسیمن[۱]، یکی از معلّمین اسکندر، که با او در ایران بود، گوید: اسم این
- ↑ Anaximene.