از: ۴۲ علامت و هر علامت ترکیب یافته از یک الی پنج نقش، که بشکل میخ است و بطور عمودی یا افقی استعمال شده. ۴۲ علامت چنین تقسیم میشود:
[۱]- چهار تا مفهومنویسی است، که هریک دلالت بر کلمهای میکند و کلمات این است هرمز، زمین، شاه، مملکت.[۲]- سهتا برای حروف صدادار ۱ذیل: آ، او، ای. ۳-یک علامت برای صدای (ی). ۴-۳۲ تا برای حروف بیصدا ۲، که با حروف صدادار ترکیب یافته. ۵-دو علامت برای نمودن حدّ فاصل بین کلمات، تا خواننده حرفی را از کلمهای به کلمۀ دیگر نبرد. ۳۲ علامت حروف بیصدا که با حروف صدادار ترکیب یافته چنین تقسیم شده: ۲۱ حرف با (ا) و چهار تا با (ای) و هفت تا با (او). راجع باوّلی شکی نیست، که فتحه است. دربارۀ دوّمی و سوّمی یعنی (ای) و (او) ظنّ قوی این است، که کسره و ضمّه میباشند. شکل علامات از خط بابلی یا عیلامی اقتباس شده و چون سه علامت خط میخی پارسی عیناً شبیه سه علامت خط عیلامی است، ولی صدای دیگر دارد، میتوان پنداشت، که خط عیلامی از بابلی آمده و خط پارسی از عیلامی. راجع بخط بابلی نیز ظنّ قوی این است، که از خط میخی سومری اقتباس شده (اگرچه در این باب، چنانکه در مدخل گفته شد، همه موافق نیستند). خط میخی پارسی را معلوم نیست در چه زمان ترتیب دادهاند. حدس میزنند، که آن را در دوره هخامنشی یا مادی بحکم شاهی محرّرین دفترخانهها ترتیب دادهاند، تا از اشکالات خطوط میخی بابلی و عیلامی برهند. واقعا هم این یکقدم مهمّی بوده، که برداشتهاند، زیرا برای خواندن و نوشتن خط بابلی، که آسوری نیز نامیده میشود، باید هفتصد علامت را شناخت و نوشت و برای خواندن خط عیلامی دانستن تقریباً سیصد علامت لازم است، و حال آنکه در خطّ میخی پارسی بیش از ۴۲ علامت نیست.
اعدادی، که در کتیبهها ذکر شده است، باز از نقوشی، که بشکل میخ است، ترکیب یافته و اینها است: ۱-۲-۸-۹-۱۰-۱۲-۲۰-۲۳. خط میخی پارسی