جمع کنند، بل برای اینکه بدن را با کار و عرق قوی سازند. راست است، که قانون نیفکندن آب دهن و بینی را حفظ کردهاند، ولی عشق کار را فاقد شدهاند.
سابقا برحسب قانونی دیگر میبایست روزی فقط یکدفعه غذا صرف کنند، تا باقیمانده روز را بکار و ورزش بپردازند، حالا هم یکبار غذا صرف میکنند، ولی با اشخاصی که زودتر از همه غذا میخورند، سر سفره مینشینند و با اشخاصی که دیرتر از همه میخوابند از سر سفره برمیخیزند. سابقا امر کرده بودند، که کسی ظرف شب را بسر سفره نیارد، زیرا عقیده داشتند، که زیاد آشامیدن ببدن و روح زیان میرساند، حالا هم آوردن ظرف شب بسر سفره ممنوع است، ولی بقدری میآشامند، که بجای اینکه ظرف را نزد آنان آرند، آنها را بطرف ظرف میبرند، زیرا نمیتوانند به پا بایستند. سابقا قاعده چنین بود، که در موقع حرکت چیزی نخورند و نیاشامند و در ملأ عام کاری، که نتیجۀ خوردن و آشامیدن است نکنند.
حالا هم این قاعده محفوظ است، ولی منزلهائی که میپیمایند، بقدری کوتاه است، که این خودداری به هیچوجه باعث حیرت نیست.
سابقا بقدری زودزود به شکار میرفتند، که این ورزش کافی بود مرد و اسب را ورزیده و خسته نگاه دارد، ولی از وقتی که اردشیر و همراهانش میگسار شدهاند، از شکار بکلی صرفنظر کردهاند و، اگر کسی موافق عادت قدیم با سواران خود به شکار برود، مورد بغض همکنان خود میشود، زیرا نمیخواهند که او از آنان بهتر باشد. تربیت کردن اولاد در دربار از زمان سابق محفوظ است، ولی در آموختن اسبسواری به آنها اهمال میکنند، زیرا جائی نیست، که آنها هنرمندی خود را نشان دهند.
در سابق عادتی بود، که اطفال را در محکمه حاضر میکردند، تا محاکمات را گوش کنند و با دادگستری از کودکی آشنا شوند. این عادت اکنون منسوخ است و آنها روشن میبینند، که غلبه و برد با کسی است، که بیشتر میدهد.
سابقا باطفال خاصّیّت گیاهها را یاد میدادند، تا نظر بمفید یا مضرّ بودن آن،