میتراس[۱] نامند و نیز ماه و آفرودیت[۲] و آتش و زمین و باد و آب را میستایند (سترابون بجای ناهید یا اناهیتا آفرودیت را ذکر کرده). آنها در جای پاک قربانی میکنند و قبلاً دعاهائی میخوانند و حیوان قربانی را با ریاحین میآرایند. مغی که مراسم قربانی را بجا میآرد، گوشت حیوان را قطعهقطعه میکند و بعد هرکس سهم خود را گرفته به خانهاش برمیگردد. برای خدا سهمی نمیدهند، زیرا گویند، که فقط روح حیوان قربانی مال خدا است. با وجود این بعضی عقیده دارند، که پارچۀ کوچکی از گوشت حیوان روی آتش میگذارند (بند ۱۳).
آنها بین آتش و آب از حیث مراسم قربانی به تفاوتی قائلاند. برای آتش چوبهای خشکی، که پوست آن را کندهاند، استعمال و آن را چرب میکنند، بعد، از پائین، خرمن هیزم را روشن میکنند و روغن روی آن میریزند، بیاینکه هوا بدمند.
اگر کسی به آتش هوا بدمد یا مرده را حمل کند و یا روی آتش فضاله بیفکند، او را میکشند. امّا برای آب، وقتی که آنها به دریاچه یا رود و یا چشمهای رسیدند، گودالی میکنند و روی آن حیوان را میکشند و مواظبند، که خون به آب ترشّح نکند. بعد مغها گوشت را روی مورد[۳] یا شاخههای درخت غار میگذارند و عصای خود را بآن میرسانند و سرودهائی خوانده روغنی را، که با شیر و عسل مخلوط کردهاند، به زمین میریزند. پس از آن مدّتی مدید باز سرود میخوانند. در این حال دستهای از ترکههای درخت گز[۴] بدست دارند (بند ۱۴).
در کاپادوکیّه طایفه مغها کثیر العدّه است و اینها را کاهنان آتش مینامند. معابد خدایان پارسی نیز زیاد است. چاقو هنگام قربان کردن استعمال نمیکنند، بل حیوان را با هیزم یا دسته هاون میزنند. در اینجاها معابدی هست، که هرکدام مانند محوّطهایست و در وسط آن محرابی و روی آن خاکستری زیاد. مغها مواظبند، که آتش خاموش نشود.