در دو جای کتاب خود بیان میکند، که اعراب تابع ایران نیستند، ولی در اینجا گوید، که سالیانه هزار تالان یا بوزن کنونی تقریباً دویست خروار کندر میدادند، زیرا، چون معیّن نکرده بچه تالان میدادند، تالان بابلی را باید مأخذ دانست.
هرگاه تابع نبودند، چرا چنین مالیات یا به گفتۀ هرودوت «هدیه» سنگینی میدادند.
داریوش اعراب را جزو ملل تابعه شمرده و باید صحیح باشد[۱]. نکتهای که راجع باعراب گفته شد، شامل سایر ملل «هدیهگذار» هرودوت نیز میباشد.
سترابون راجع به مالیاتها اطّلاعاتی میدهد، که در نوشتههای هرودوت نیست: او گوید (کتاب ۱۱، فصل ۱۳، بند ۸): که کاپادوکیّه غیر از مالیات نقدی همهساله ۱۵۰۰ اسب، ۲۰۰۰ قاطر و ۵۰۰۰۰ رأس حشم دیگر میداد و ماد دو مقابل این مالیات جنسی را میپرداخت. مالیات نقدی و جنسی، چنانکه از نوشتههای هرودوت استنباط میشود، تماما به خزانۀ دولت وارد نمیشده، زیرا مخارج سپاه محلّی یا ساخلوها را از مالیاتها میپرداختند، ولی مخارج ولات، با تجمّلاتی که داشتند، از حیث قصور و ابنیه و خدمه و سایر چیزها به خود ایالت تحمیل میشده، مثلا هرودوت گوید، عایدی روزانۀ والی بابل یک ارتبه نقره بود، که تقریباً ۵۵۰ کیلوگرام میشود (زیرا ارتبه معادل ۵۵ لیطر بود).
اگرچه این مقدار، که مورّخ مذکور ذکر کرده، اغراق است، چه اگر آن را صحیح بدانیم، باین نتیجه میرسیم، که بابل سالیانه ۳۴۱۶۴ کیلوگرام نقره بابت مالیات میپرداخته و ۲۰۰۷۵۰ کیلوگرام برای مخارج والی و شکّی نیست، که حساب هرودوت ناشی از سهو است، زیرا امکان نداشته، که بابل و آسور چند برابر مالیات را برای مخارج والی بدهند. اگر میتوانستند بدهند، یقینا مرکز بر خراج میافزود، ولی از نوشتههای مورّخ مذکور همینقدر معلوم میشود، که ولات مخارج خود را از محلّ دریافت میکردند و نیز پلوتارک نوشته: پس از اینکه داریوش مقدار مالیاتهای جنسی و نقدی را معیّن کرد، درصدد تحقیقات برآمد،
- ↑ مقصود اعرابی است، که در مجاورت بین النّهرین و شامات و مصر سکنی داشتند.