اهالی عیلام دولت خود را انزان سوسونکا مینامیدند. لفظ عیلام، چنانکه محققین تصوّر میکنند، سامی است و اطلاق بآن قسمتی میشد، که کوهستان است.
نژاد
راجع به مردمان بومی این مملکت عقیدۀ دیولافوا ود مرگان این است، که بومیهای اوّلی این مملکت حبشی بودند. برخی عقیده دارند، که سواحل خلیجپارس هم تا مکران و بلوچستان از حبشیها مسکون بوده. به هرحال بعد از قرون زیاد مردمانی، که در اطراف شطّ العرب و رأس خلیج پارس سکنی داشتند و موسوم به سومریها بودند، باین مملکت آمده غلبه یافتند. بعد از آنها مردمان سامینژاد باین مملکت آمدند، ولی استیلای آنها در قسمت کوهستانی آن دوامی نداشت. از مردمان کوهستانی اسم کوسّیها یا کیسسیها زیاد برده شده[۱]اینها مردمی بودند استقلال طلب و مطیع کردن آنها خیلی دشوار بود، چنانکه تسلّط خارجیها بر آنها دوامی نداشت.
زبان
قدیمترین زبان اهالی این مملکت زبان انزانی است، که به عقیده دمرگان در سه هزار سال ق. م متروک شد و پس از آن زبان سومری و زبان سامی در اینجا رواج یافت. بعد میبینیم که در ۱۵۰۰ سال ق. م دفعة زبان انزانی زنده و استعمال شده و از اینجا میتوان حدس زد، که زبان انزانی در میان اهالی معمول بوده، ولی کتیبهها بزبان سومری و سامی نوشته میشده، زیرا اگر زبانی مرد، دیگر زنده نمیشود. در باب زبان انزانی عقیدۀ عالم معروف، پرشیل[۲]، که با هیئت علمی فرانسوی بود، این است، که زبان مزبور ملتصق است.
خطّ
خطّ عیلامی میخی است، یعنی علامات از نقوشی، که بشکل میخ است و بطور افقی یا عمودی استعمال شده، ترکیب یافته. عدّۀ این نوع علامات، چنانکه گویند بالغ بر سیصد است و شکل خطّ را عیلامیها از سومریها اقتباس کردهاند، ولی خطّ میخی عیلامی خطّ مستقلی است، یعنی علامات هر دو خطّ نمایندۀ همان صداها نیست و بنابراین با دانستن خطّ بابلی خطّ عیلامی را نمیتوان خواند. ارقام عیلامی هم با ارقام بابلی تفاوت دارد: اوّلی بر علامات ده