و دولت مجبور شد که کسری افراد را اجیر کند. از آنجا، که این نوع سربازان سپاهیان ملی نبودند و در موقع سخت فرار میکردند، از این ببعد پایۀ دولت آسور، که بر سپاه ملی بود، متزلزل گردید. در این دوره جنگهای آسور با عیلام شروع شده بانقراض این دولت خاتمه یافت. شرح وقایع در تاریخ عیلام بیاید. جنگهای متعدّد متمادی آسور با عیلام، هرچند این دولت را از پای درآورد، باعث ضعف آسور نیز گردید. از طرف دیگر فشار مردمان آریانینژاد (مانند کیمریها، سکاها، مادیها و غیره) به آسور، که از مدّتها قبل شروع شده بود، عرصه را بر آسوریها تنک کرد و بالاخره این دولت قدیم قویم بدست مادیها منقرض شد (۶۰۶ ق. م). شرح وقایع در تاریخ ماد بیاید.
سوم - دولت عیلام
مقدّمه
اطلاع ما بر عیلام تا چهل پنجاه سال قبل منحصر به ذکر مجملی بود، که توریة از آن کرده و اسم کدرلاعمر پادشاه عیلام را در ضمن حکایتی برده[۱]. مورّخین عهد قدیم هم، چنانکه از نوشتههای آنها معلوم است، اطلاعاتی راجع به عیلام نداشتند. حال بدین منوال بود، تا حفریات شوش پیش آمد. نتیجۀ حفریات راجع به عیلام چنین است، که بطور اختصار ذکر میشود، زیرا مدخل تألیف گنجایش بیش از این را ندارد و برای مقصود ما هم این اندازه کافی است.
حدود عیلام
در عهد قدیم عیلام اطلاق میشد به مملکتی، که از این ولایات ترکیب یافته بود: خوزستان، لرستان، پشتکوه، کوههای بختیاری. حدود این مملکت از طرف مغرب دجله بود، از طرف مشرق قسمتی از پارس، از سمت شمال، راهی که از بابل بهمدان میرفت و از سمت جنوب خلیجپارس تا بوشهر[۲]. شهرهای مهم این مملکت را چنین نامیدهاند: [۳] - شوش که مهمترین شهر عیلام و از قدیمترین شهرهای عالم بود. [۴] - ماداکتو روی رود کرخه.
۳ - خایدالو، که گمان میکنند در جای خرّمآباد کنونی بنا شده بود. ۴ - اهواز،