پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۳۴۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

یا منتظر سپاهیانی باشد، که از مقدونیّه خواسته. پارمن‌ین را عقیده این بود، که اینجا از هر جائی برای جنگ مقدونیها با ایرانی‌ها مناسب‌تر است و چنین استدلال می‌کرد: «در اینجا لشکرهای هر دو پادشاه مساوی خواهند بود، زیرا این معبر، که میان دریا (دریای مغرب) و کوه واقع است به دشمن اجازه نخواهد داد، که تمام قوای خود را بکار اندازد و برای مقدونیها چیزی مهم‌تر از این نیست، که از جنگ در دشتی وسیع و باز احتراز کنند: در دشت باز دشمن می‌تواند به آسانی پشت سر ما را بگیرد و ما در میان دو جبهۀ مخاصم واقع شویم». پارمن‌ین می‌گفت:

«بیم ما از شجاعت دشمن نیست، ولی خطر در این است که سپاهیان ما خسته شده درمانند، زیرا در دشت وسیع و باز دشمن می‌تواند آن بآن قوّۀ تازه‌نفس خود را بطرف ما فرستاده ما را خسته کند». عقیدۀ پارمن‌ین را همه پذیرفتند و قرار شد، که مقدونیها در گردنۀ این معبر منتظر دشمن باشند. 

از جمله وقایع این زمان قضیّۀ سی‌سی‌نس[۱] را ذکر کرده‌اند و ما حصل آن چنین است (کنت‌کورث، کتاب ۳، بند ۷): در اردوی اسکندر یک نفر پارسی بود سی‌سی‌نس نام. این شخص سابقاً بسمت رسالت از طرف والی ایران در مصر نزد فیلیپ رفته بود و بعد وطن خود را ترک کرده در خارجه می‌زیست. وقتی که اسکندر به آسیا آمد، او هم جزو ملتزمین وی بود. بعد بواسطۀ تقرّبی، که نزد اسکندر یافت، روزی یک سرباز کریتی بدست او نامه‌ای داد، که سر آن بمهر شخصی مجهول مهر شده بود. او نامه را باز کرد و دید نبرزن[۲] نامی، که یکی از حکّام داریوش است، آن را نوشته و او را تشویق کرده، که نظر به اصالت و ارادۀ متین خود خدمتی بشاه کرده مورد عواطف مخصوص او گردد. سی‌سی‌نس، چون نسبت به اسکندر صادق بود، خواست نامه را نزد اسکندر برد، ولی چون او را مشغول کارهای جنگی دید، تعلّل کرد، تا موقع آن برسد. از طرف دیگر این تعلّل باعث سوء ظنّ اسکندر شد، زیرا نامۀ نبرزن را در ابتداء نزد او برده بودند و او برای آزمایش سی‌سی‌نس بمهر


  1. Sisines.
  2. Nabarzane.