در یونان منتشر شده اهالی جزیرۀ مزبوره را متوحش ساخت و یونانیها و بخصوص اسپارتیها، که به ایرانیها متمایل بودند، فوقالعاده امیدوار شدند، زیرا میپنداشتند، که قریبا اوضاع تغییر خواهد کرد. ممنن با پول ایران عدّۀ کثیری از یونانیها را بطرف ایران جلب کرد، ولی مقدر نبود، که این شخص نامی در اجرای نقشۀ خود دورتر برود. او از مرضی سنگین درگذشت و فوتش باعث فنای داریوش گردید، چه او میخواست میدان نبرد را از آسیا به اروپا ببرد».
اثر فوت ممنن در دربار ایران
وقتی که خبر فوت ممنن به دربار ایران رسید، داریوش بسیار مغموم شد و مجلسی برای مشورت آراست، تا در باب نقشۀ جنگ شور کنند. اوّل این مسئله طرح شد، که آیا باید لشکری به فرماندهی سرداری بصفحات دریائی فرستاد، یا خود داریوش سپهسالاری قشون را اختیار کند. بعض رجال ایران عقیده داشتند، که باید خود شاه فرماندهی را عهدهدار باشد، تا سپاهیان بیشتر فداکاری کنند. خاریدم آتنی سردار ماهر یونان، که بقول دیودور در جنگهای فیلیپ نامی بلند داشت، دست راست و مشیر و مشار او بشمار میرفت و چنانکه، بالاتر ذکر شد، از آتن بواسطه خصومت با اسکندر خارج شده در این زمان در دربار ایران اقامت گزیده بود، این رأی را نپسندید و گفت نباید تمام ممالک ایران را بخطر انداخت. داریوش بار سنگین اداره کردن آسیا را بر دوش دارد و بنابراین باید در مرکز مانده سرداری کارآزموده به جنگ مقدونیها بفرستد. در باب عدّۀ نفرات عقیدۀ سردار مزبور این بود: قشونی مرکب از صدهزار نفر، که ثلث آن از سپاهیان اجیر یونانی باشد، برای جلوگیری از اسکندر کافی است و خود او حاضر است فرماندهی این عدّۀ را بعهده بگیرد. داریوش در ابتدا این رای را پسندید، ولی دوستان و درباریان او با این نقشه مخالفت کرده به اشاره رسانیدند، که خاریدم چنین پیشنهادی میکند، تا تمام ایران را یکباره بتصرّف اسکندر بدهد. در این موقع خاریدم عنان بردباری را از دست داده پارسیها را مردمی فرومایه و ترسو خواند و ضمناً دشنامی به داریوش داد. شاه از سخنان او غضبناک گشته کمربند او را گرفت