(۷۳)- فیروزآباد، کیفیّات درها (فلاندن و کست، ایران قدیم)
آن جمع شده از تحمّل هیچگونه سختی و مرارت کوتاهی نورزند، تا به آزادکنندگان خود کمک کنند و از آقایان ظالم خود انتقام بکشند.
اگر من از کمک دیگران برای غلبه بر دشمن حرف میزنم و این نکته را، که ما چه هستیم و دشمن چیست، فراموش میکنم، از این جهت است، که اگر ما فتح را دیرتر از آنچه مترصدیم بدست آریم، این فتح نه فقط باعث افتخار ما نخواهد بود، بل موجب شرمساری ما است. در زمان پدران ما یکمشت لاسدمونی به آسیا گذشت و اردوهای دشمن نتوانستند از عهدۀ آن برآیند، چنانکه لاسدمونیها فریگیّه، لیدیّه و پافلاگونیّه را در خون و آتش غرق کردند و، اگر هم اردوهای دشمن خواستند مقاومت کنند، شکستهای خونین خوردند، تا آنکه آژزیلاس بوطن خود احضار شد و اغتشاشاتی، که در یونان پدید آمد، دشمنان ما را از حال وحشت و اضطراب بیرون آورد. چند سال پیشتر رفته به یاد آریم، که دههزار نفر یونانی از درون ممالک پارس عقب نشسته بطرف وطن خود رهسپار گردید و از میان مردمان مخاصم راه خود را باز کرده در هرجا، که با قشون دشمن مواجه شد، فاتح بیرون آمد و اکنون، که ما آقای یونان هستیم و همین یونانیهای فاتح را در جنگها ریزریز کردهایم، آیا باید از آسیا بترسیم، و حال آنکه همین آسیا را عدّۀ قلیلی از یونانیها غالباً بطور شرمآور شکست دادند و بعد همان یونانیها در مقابل ما شکست خوردند».