آنها را فاسد میکرد، تا بیشتر به اوطان خود خیانت کنند.
آتن و فیلیپ دوّم
از ترقیات مقدونیّه آتنیها بیمناک گشته درصدد برآمدند، که از بزرگ شدن این مملکت جلوگیری کنند. مخصوصا دموستن[۱] ناطق معروف آنها، آتنیها را ملامت کرده میگفت، وظیفهٔ آتنیها است، که حمایت یونان را بعهده بگیرند. علاوه بر آن ناطق مزبور هموطنان خود را تشویق میکرد، که به ایران نزدیک شوند. بر اثر این حسّیّات، که در آتنیها پیدا شده بود، آنها رسولانی بشهرها فرستاده و اهالی را بر ضدّ فیلیپ تحریک کرده وعدهٔ کمک و همراهی میدادند. از طرف دیگر، چنانکه دیودور گوید (کتاب ۱۶، بند ۵۴)، در آتن هم عدّهٔ خیانتکاران کم نبود و پولهای فیلیپ چنان یونانیها را فریفته بود، که به دربار او جمع شده چیزهائی را هم، که او نمیخواست، پیشنهاد میکردند و بر یکدیگر در اظهار خدمتگزاری سبقت میجستند.
جنگ مقدّس
در ۳۵۶ ق. م جنگی در یونان شروع شد، که به جنگ مقدّس معروف است و ده سال طول کشید. اهالی فوسید میگفتند، معبد دلف، که متعلّق به آپلن اله آفتاب است، همیشه در تحت حمایت آنان بوده و حالا هم باید بهمان حال باقی باشد و بر اثر این عقیدهٔ فیلوملوس[۲] فوسیدی قشونی تهیّه و معبد مزبور را تصرّف کرده بود. این واقعه یونان را بدو قسمت تقسیم کرد: آتن، اسپارت و بعض پلوپونسیهای دیگر طرفدار فوسیدیها بودند، و حال آنکه اکثر شهرهای دیگر یونان این اقدام فوسیدیها را کفر میدانستند.
قابل ذکر است، که چون این جنگ بدرازا کشید، اهالی تب، که مخالف فوسیدیها بودند، سفیری به دربار ایران فرستاده از اردشیر سوّم پول خواستند و شاه سیصد تالان[۳] به آنها داد (دیودور کتاب ۱۶، بند ۴۰). جنگ مقدّس سالها امتداد یافت، بیاینکه طرفی غلبه کند و بدتر از هر چیز برای یونان این قضیّه بود، که معلوم گردید