پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۲۲۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بعد، وقتی که اردشیر با کادوسی‌ها جنگ می‌کرد، از جهت رشادتی که نشان داد، مورد توجّه شد. دیودور گوید (کتاب ۱۷، بند ۶) شخصی از کادوسی‌ها، که از حیث زورمندی و دلاوری معروف بود، مبارز طلبید و کسی از سپاه ایران جرئت نکرد به جنگ او رود. در این موقع داریوش اسب خود را تاخت و با او مبارزه کرده وی را کشت. اردشیر را این کار او چندان خوش آمد، که هدایای بزرگ بوی داد و او را «دلیرترین پارسی» خواند. ژوستن هم این خبر را تأیید کرده (کتاب ۱۰، بند ۳) و گوید، که داریوش در ازای این خدمت والی هر دو ارمنستان گردید.

قتل باگواس

جهت این واقعه را، که او پس از آرسس بتخت نشسته، مختلف نوشته‌اند: دیودور گوید، چون از همه رشیدتر بود، او را لایق این مقام دانستند، ولی ظنّ قوی این است، که، چون از شاهزادگانی نبوده، که بتخت نزدیک باشد، باگواس خواجه او را برگزیده، تا باسم شاهی اکتفا کرده زمام امور را کاملاً بدست او بسپارد، ولی دیری نگذشت، که معلوم شد، او اشتباه کرده، زیرا داریوش حاضر نشد از خواجهٔ مزبور تمکین کند و باگواس درصدد برآمد، که داریوش را هم بقتل رساند، ولی داریوش زود قصد او را دریافته احضارش کرد و، چون حاضر شد، امر کرد در حضور او زهری را، که تهیّه کرده بودند، بیاشامد و خواجه از راه اضطرار اطاعت کرده پس از آن درگذشت (دیودور، کتاب ۱۷، بند ۵). آرّیان (کتاب ۲، فصل ۶، بند ۵) و کنت‌کورث (کتاب ۶، بند ۴) باین واقعه اشاره کرده‌اند، ولی ژوستن گوید، که مردم او را از جهت رشادتش، پس از مرگ اردشیر، بتخت نشاندند و، برای اینکه از شهامت چیزی کم نداشته باشد، او را داریوش نامیدند (کتاب ۱۰، بند ۳).

داریوش را دیودور چنین توصیف کرده (همان‌جا، بند ۶): «او وقتی بتخت نشست، که اسکندر پس از فوت فیلیپ پادشاه مقدونیّه شده بود. تقدیر در مقابل اسکندر رقیبی تراشید، که لایق بود در جنگهای عدید برای بدست آوردن تاج افتخار با