پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۲۰۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

آمد و آنها را شکست داده از فینیقیه براند. در این احوال قبرس هم شورید، در این جزیره ۹ شهر بود، که هرکدام پادشاهی داشت تابع شاه ایران و هریک از شهرهای دیگر این جزیره جزو یکی از ۹ شهر مزبور بشمار می‌رفت. تمام این شهرها به فینیقیّه تأسی کرده بیرق مخالفت بیفراشتند و هریک از پادشاهان مزبور اعلان استقلال داد. اردشیر در این احوال به ایدریه[۱] پادشاه کاریّه، که تازه بجای پدر نشسته و مانند اجدادش تابع ایران بود، نوشت، که یک قوّهٔ برّی و بحری ترتیب داده به جنگ پادشاهان یاغی قبرس برود. او در حال چهل کشتی و هشت‌هزار نفر سپاهی جمع کرده به سرداری فوسیون[۲] آتنی و اواگراس، بقصد جزیرهٔ مزبور فرستاد. این قوّه، همین‌که به جزیره رسید، به سالامین، یعنی مهمّ‌ترین شهر قبرس، حمله برد و سنگرهائی ساخته شهر را محاصره کرد. چون قبرس آباد و ثروتمند بود، قشون پادشاه کاریّه در اینجا آذوقهٔ وافر یافت، این خبر در اکناف و اطراف سوریّه پیچید و مردمی زیاد بطمع نفع و غنایم به قشون مزبور پیوستند، چنانکه عدّهٔ آن دو برابر شد. از طرف دیگر پادشاهان یاغی قبرس، چون محصور گشتند، دوچار وحشت و اضطراب گردیده قوّت قلب سابق را از دست دادند (همان‌جا بند ۴۲).

فرونشاندن شورش فینیقیّه و قبرس ۳۵۱ ق. م چنین بود احوال قبرس، که اردشیر از بابل حرکت کرد. وقتی، که خبر نزدیک شدن قشون عظیم اردشیر به تنّ پادشاه صیدا رسید، دانست که یاغیان نخواهند توانست پا فشارند.

بنابراین تسّالیون[۳]- محرم‌ترین گماشتهٔ خود-را نزد اردشیر فرستاده اظهار کرد، که حاضر است صیدا را تسلیم و در قشون اردشیر، که بمصر خواهد رفت، خدمت کند و، چون گدارهای نیل را خوب می‌شناسد، می‌تواند خدماتی بزرگ انجام دهد. اردشیر، پس از اینکه اظهارات رسول را با دقت گوش کرد، گفت نه تنها حاضر است تنّ را از جهت تقصیراتی که کرده، معفوّ بدارد، بلکه، اگر او به وعده‌های خود وفا کند، پاداشی نیکو خواهد یافت. بعد تسّالیون


  1. Idriee.
  2. Phocion.
  3. Thessalion.