پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۱۹۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

نقشه‌های خود را تغییر می‌دهد، امیدوار بوده تصوّر می‌کنید ولایت عهد برای شما تأمین شده. اردشیر، که برای یک زن، قانونی را که تا حال در پارس لا یتغیّر بود، زیر پا گذارد، آیا در مهم‌ترین موضوعی به وعدهٔ خود وفا خواهد کرد؟تفاوت بسیار است بین اینکه اخس بتخت نرسد یا آنکه آن را از شما بازستانند، زیرا، اگر او شاه نباشد، می‌تواند سعادت‌مندانه زندگانی کند، ولی شما که ولیعهد هستید، باید سلطنت کنید یا بمیرید» . پلوتارک در اینجا گوید: وسعت ممالک ایران و ترسی که داریوش از اخس داشت، تیری‌باذ را باین اقدام می‌داشت و ربة النوع قبرس هم از این جهت، که آسپاسی را ربوده بودند، غضب داریوش را تحریک می‌کرد. (مقصود از ربة النّوع قبرس ونوس ۱است که قبرسی‌ها برای او پرستش مخصوصی داشتند و یونانیهای قدیم او را ربة النّوع جمال می‌دانستند. پلوتارک می‌خواهد بگوید، که چون آسپاسی را کاهنه کرده از زناشوئی بازداشتند، ربة النّوع مذکوره خشمگین شد). بعد مورّخ مزبور گوید، راهی که ما را بمقصود می‌رساند، هموار و ملایم است، ولی غالباً مردم بواسطهٔ نادانی یا بی‌تجربگی بد را خوب پنداشته راه بد را انتخاب می‌کنند. بالاخره داریوش کاملاً در تحت نفوذ تیری‌باذ درآمد و او کنکاشی ترتیب داد، که درباریان زیادی در آن داخل بودند. در این احوال یکی از خواجه‌ها از کنکاش مزبور آگاه شده شاه را مطّلع کرد. موضوع کنکاش این بود، که شبانه داخل اطاق خواب شاه شده سرش را از بدن جدا کنند. اردشیر، پس از اینکه خبر مزبور بوی رسید، دید، نه می‌تواند این خبر را بی‌اهمیّت تصوّر کند، زیرا جانش ممکن است در خطر باشد، و نه فوراً باور کرده ترتیب اثر بآن بدهد.

این بود، که به خواجهٔ مذکور سپرد، قدم بقدم مراقب احوال کنکاشیان باشد و بعد امر کرد در اطاق‌خواب پشت تختخوابش دریچه‌ای به اطاق دیگر باز کرده و آن را با پارچه‌ای بپوشند. در ساعتی، که خواجه معیّن کرده بود، اردشیر بر تختخواب خوابیده منتظر کنکاشیان گردید. این‌ها در ساعت معهود وارد اطاق شدند، ولی