فاتح بود، هیچگاه به خیانت و غدر متوسّل نشد، بالاخره به دامی افتاد، که خائنی دوستنما برای او گسترده بود» . موافق نوشتههای دیودور داتام تقریباً در ۳۶۲ ق. م کشته شده (کتاب ۱۵، بند ۹۱)، ولی این مورّخ قضایای داتام را خیلی مختصرتر و رویهمرفته مندمج نوشته و در اینجا هم، مانند یاغیگری ولات ایران در ممالک غربی وقایع برشتهٔ ترتیب درنیامده. دیودور اصلاً از اوتوفرادات ذکری نکرده. او گوید، که داتام یاغی کاپادوکیّه را در تصرّف داشت و اردشیر ارتهباذ را به جنگ او فرستاد. بعد میتروبرزن پدرزن داتام خیانت ورزیده با دههزار سوار بطرف ارتهباذ رفت و داتام او را تعقیب کرد. از طرف دیگر ارتهباذ، بتصوّر اینکه این فرار دامی است، که داتام برای او گسترده، به قشون شاه حکم کرد با میتروبرزن بجنگند. او در میان دو حمله از پسوپیش واقع شد و سوارانش کشته شدند، مگر عدّهای، که به داتام پناه برده امان خواستند. پس از این جنگ، که به بهرهمندی داتام خاتمه یافت، بر شهرت نام داتام افزود.
در خاتمه مقتضی است گفته شود، که در تاریخ ایران قدیم در چند جا ذکری از این اسم، یعنی داتام، شده و معلوم است که چند نفر این نام داشتهاند: ۱- کزنفون در تربیت کوروش رئیس کادوسیان را، که متّحدین کوروش بودهاند، داتام[۱] نامیده (کتاب ۵، فصل ۳). ۲-اشیل در نمایش حزنانگیز «پارسیها» اسم شخصی را، که در جنگ سالامین کشته شده، داتام[۲] نوشته. ۳-کرنلیوس نپوس و دیودور، چنانکه گذشت، اسم پسر کامیسار کاری را چنین ذکر کردهاند. ۴-از پادشاهان کاپادوکیّه شخصی، که پسر آنافاس[۳] دوّم بوده، چنین نام داشته (نامهای ایرانی، صفحهٔ ۴۰۲)، ولی از همهٔ این اشخاص مشهورتر همان داتام فقرهٔ سوّم است، که ذکر خود او و کارهایش در این مبحث گذشت.
چون در این مبحث و مبحث قبل ذکری از مهرداد و پدر او آریبرزن شد، مقتضی است بیفزائیم، که آریبرزن پسر مهرداد بود و او پسر ارنتوبات.[۴]