پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۱۳۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

مبحث هفتم-اوضاع دربار

مسموم کردن استاتیرا

پروشات، که از دیرگاهی قصد کشتن استاتیرا زن اردشیر را داشت، بالاخره بدسائس و حیل نیّت خود را اجراء کرد. او زنی در خدمت خود داشت ژی‌ژیس[۱] نام، که مورد اعتماد تامّ ملکه و بر وی بسیار مسلّط بود و همین زن بقول دی‌نن آلت اجرای خیال فاسد پروشات گردید. شرح قضیّه موافق نوشته‌های دی‌نن، کتزیاس و پلوتارک (زندگانی اردشیر، فصل ۲۱) با جزئی اختلافی چنین است: هر دو ملکه از چندی قبل آشتی کرده و ظاهراً نشان می‌دادند، که منازعات و سوءظنّ‌های دیرینه را فراموش کرده‌اند، زیرا بمنازل یکدیگر آمدوشد داشتند و باهم غذا صرف می‌کردند، ولی چون باطناً باز از یکدیگر بیمناک بودند، غذا را از یک ظرف و از همان خوراک می‌خوردند. بعد پلوتارک گوید: در پارس مرغی هست، که فضاله ندارد و روده‌هایش پر از چربی است. بنابراین تصوّر می‌کنند، که غذای این مرغ از باد و شبنم است. این مرغ را رین‌تاسس[۲] نامند، ولی کتزیاس این مرغ را رین‌داوس نامیده و چنین گوید: پروشات در سر میز یکی از این مرغها را برداشته با کاردی، که یک طرف آن را مسموم کرده بودند، بدو نیم تقسیم کرد، نیمی را، که مسموم نشده بود، خودش برداشت و نیم مسموم را به ملکهٔ جوان داد.

دی‌نن گوید، که ملان‌تاس[۳] نامی مرغ را بریده قسمت مسموم را به استاتیرا داد.

به هرحال از درد شدید و تشنّج‌هائی، که بعد برای ملکه حاصل شد، او یقین کرد، که مسموم گشته و بفاصلهٔ چند ساعت درگذشت. شاه هم سوء ظنّ نسبت به پروشات حاصل کرد، زیرا درجهٔ کینه‌ورزی و شقاوت او را خوب می‌دانست و برای اینکه در این باب حقیقت مطلب را بداند، فرمود تمام خدمه و صاحب‌منصبان مادرش را توقیف و زجر کنند، ولی پروشات ژی‌ژیس را مدّتها در منزل خود نگاه داشت و امتناع ورزید از اینکه او را بشاه تسلیم دارد. بالاخره این زن روزی


  1. Gigis.
  2. Rhyntaces.
  3. Melantas.