که بواسطهٔ نیکیهای تو نجات یافتهایم و حقشناسی در ازای آن وظیفهٔ ما است.
وقتی، که من تمام این مطالب را در نظر میگیرم، بقدری از عدم اطمینان تو در حیرت میافتم، که حاضرم با کمال مسرّت بدانم، چه کسی است آن کسی، که چنین ماهرانه حرف میزند و تو را از ما ظنین میکند» . تیسافرن جواب داد: «من بسیار مشعوفم از اینکه از زبان تو این سخنان بامغز را میشنوم. با این عقاید، اگر تو میخواستی بر ضدّ من نقشهای بکشی، میگفتم، تو همان قدر دشمن منافع خود هستی، که دشمن منی. تو نیز سخنان مرا گوش کن، تا کاملاً مطمئن شوی، که اگر اقدامی بر ضدّ شاه یا من بکنی، به بدترین کاری اقدام کردهای. اگر ما میخواستیم شما را هلاک کنیم، تصوّر میکنی، که ما بقدر کفایت سوارهنظام، پیادهنظام و اسلحه نداشتیم، تا این کار را بیاندک خطری انجام دهیم، یا جائی، که برای این کار مساعد باشد، در اختیار ما نبود؟آیا چنین است؟این جلگههای پهناور، که متّحدین مایند و شما با کمال صعوبت جلگهای را طیّ میکنید، این کوهها، که در مقابل شما بلند شده و شما مجبورید از آنها بگذرید-آیا در اقتدار ما نبود، که این صفحات و این کوهها را اشغال و راه عبور شما را سدّ کنیم. امّا این رودها، آیا نمیبینید، که در میان آنها رودهائی هست، که برای ما مانند اسلحهخانه است و هرچه بخواهیم، برای جنگ با هر سپاه، میتوانیم از آن بیرون کشیم و نیز رودهائی هست، که، اگر ما شما را از آن عبور نمیدادیم، شما نمیتوانستید به هیچوجه از آنها بگذرید. تصوّر کنیم، که در بکار بردن تمام این وسائل ما مغلوب میشدیم. آیا آتش قویتر از ثمرات زمین نیست؟آیا ما نمیتوانستیم، این ثمرات را آتش زده شما را دوچار چنان گرسنگی کنیم، که رشادت شما در مقابل آن بکلّی ناتوان باشد؟ با این همه وسائل، که برای جنگ داریم و خطری از آن برای ما متصوّر نیست، چگونه میشود، وسیلهای انتخاب کنیم، که در پیشگاه خدایان بیدینی و کفر و در انظار مردم بیشرفی است. چنین وسیله وسیلهٔ اشخاص مستأصل و کسانی است، که راهی ندارند و احتیاج آنها را در فشار میگذارد، یا کار اشخاصی فاسد، که میخواهند از نقض قسم در پیشگاه خدایان یا از سوء نیّت خود نسبت به مردم