این برگ نمونهخوانی نشده است.
–۲–
و از کتاب فضایل سجستان که هلال یوسف اوقی[۱] کردست، و آنچه ازپس آن گذشت تا روزگار پادشاهی[۲]............................................................................................
..........................................................................................................................................
..........................................................................................................................................
اما بنا کردن سیستان، بر دست گرشاسب بن اثرت[۳] بن شهر بن کورنگ بن بیداسب بن تور بن جمشیدالملک بن نونجهان[۴] بن اینجد[۵] بن اوشهنگ بن فراوک بن سیامک بن موسی[۶] بن کیومرث بود، و کیومرث آدم علیه السلام بود، و کیومرث را
- ↑ این شخص معلوم نشد کیست - اوق که این شخص منسوب بدانجاست، جائی است بین بست و غزنه و اصطخری آنرا «اوقل» ضبط کرده و در حاشیه بنقل از «ادریسی» آنرا اوق نوشته است، غیر ازین جایی دیده نشد. و در این تاریخ مکرر این محل ذکر شده است (اصطخری چاپ لیدن ص ۲۵۰). و یاقوت در ذیلی (آوه) شخصی را از معاصرین خود ذکر کرده که از نبایر یوسف آوقی از مردم آوه است.
- ↑ در اصل کتاب اینجا سه سطر سفیدست و دانسته نشدکه مراد از عبارت «تا روزگار پادشاهی» کدام بادشاه است؟.
- ↑ نام «اثرت» در زیر سطر با مرکبی تازه افزوده شده است، و این نام در گرشاسب تامه اسدی و سایر تواریخ «اثرط» و با طاء بنظر رسیده است و اسدی در گرشاسبنامه نسب گرشاسب را بدین طریق آورده است: «گرشاسب ن اثرط بن شم بن طورک بن شیدسب بن تور بن جم» و کورنگ را این کتاب جد سوم گرشاسب میداند، لکن اسدی ویرا پدر زن جمشید دانسته است (گرشاسب تامه خطی ص ۲۳) و ظاهرا در متن (شهر) مصحف (شم) و کورنگ مصحف (طورک) و (بیداسب) مصحف (شیدسب) میباشد.
- ↑ در اصل چنین بوده و بعد تراشیده و «نوجهان» کردهاند. این لغت مختلف بنظر رسیده است. بیرونی در آثار الباقیه (ص ۱۰۳) نسبت جمشید را چنین ذکر میکند: «جمشید بن ویجهان بن اینکهد بن اوشهنگ بن افراواک بن سیامک بن میشی». ابو جعفر قدامه او را «ویونجهان» نوشته، (ابن خرداد به چاپ لیبدن ص ۲۳۴). نوبجهان و دیوانها و اشکال دیگر هم دیده شده و در اوستا (وهونگهوت) است و بالاخره وبونگهان که معرب آن ویونجهان باشد اصح روایاتست.
- ↑ رجوع بحاشیه ۴ (اینکهد).
- ↑ موسی، در اینجا غلط است، وصحیح آن «میشی» است همزاد «میشانه» بیرونی مینویسد، «میشی و میشانه و تسمی امالبنین والبنات و هما عندالفرس بمنزلة آدم و حوا» (آثارالباقیه ص،←