این برگ همسنجی شدهاست.
هرکه از مکر و حیله و تبلیس | پاک گردید گشت پاکنویس | |||||
داند آن کس که آشنای دل است | که صفای خط از صفای دل است | |||||
خط نوشتن شعار پاکان است | هرزه گشتن نه کار پاکان است | |||||
گوشهٔ انزوا نشیمن کن | یاد گیر این سخن ز پیر کهن |
فیالتمثیل
مرتضا شاه اولیا حقا | در زمان خلافت خلفا | |||||
انزوا را شعار ساخته بود | تا دمی وارهد ز گفت و شنود | |||||
کردی اکثر کتابت مصحف | خط از این یافت رسم و عزّ و شرف | |||||
وین علومی که در جهانست علم | هم در آن دور ریختش ز قلم | |||||
ور نه در عهد خواجهٔ دو سرا | کی بدی فارغ از جهاد و غزا | |||||
غرض این فقیر از این تحریر | این بود از نقیر و از قطمیر | |||||
کانزوا لازم خط است و علوم | گوشهای گیر تا شود معلوم |