از این نوشتهها پیداست که در زمان فتحعلیشاه و محمدشاه بر درفشها دو نقش مینگاشتهاند: یکی شیر و خورشید که شیر خوابیده بود، دیگری تیغ دوسر یا ذوالفقار. این دو نقش را بر دیوارهای کوشک پادشاهی نیز مینگاشتهاند. همچنین دو نشان از این دو نقش درست کرده بودند چنانکه هماکنون این دو نشان معمول است و در وزارتخانهها بویژه در وزارت جنگ بکسانی که در خور نواختن باشند بخشیده میشود.
ولی فلوسهایی از فتحعلیشاه در دست هست که گذشته از شیر و خورشید نقشهای دیگر نیز از خورشید تنها و مرغ و مانند اینها بکار رفته و در شیر و خورشید در برخی شیر ایستاده است نه خوابیده.
از همان زمانها یکرشته فلوسهایی نیز در دست هست که شیر تنها و خوابیده است و اگرچه تاریخ درستی در هیچکدام پیدا نیست ولی از شکل سکهها یقین است که در زمان فتحعلیشاه و محمدشاه یا در آغازهای پادشاهی ناصرالدین شاه زده شده است. اما تا کنون نگارنده در هیچ فلوسی یا سکه نقرهای نقش ذوالفقار را ندیدهام. گویا این نقش را در سکهها هرگز بکار نبرده باشند.
اکنون میرسیم بدورهای که شیر و خورشید نشان رسمی ایران میگردد. تفصیل این سخن آنکه از ناصرالدین شاه یکرشته فلوسهایی با نقش شیر و خورشید در دست هست که شیر خوابیده ولی از هر حیث مانند شیرنشانهای امروزی است. تاریخ این فلوسها ۱۲۷۲ و این سالهاست. ولی در یکرشته فلوسهای دیگر که نیز در دست است و چند سال پس از آن فلوسها در ۱۲۸۴ و آن نزدیکیها زده شده ناگهان شیر بپا خاسته و برای نخستین بار شمشیر بدست گرفته است.
از اینجا پیداست که شمشیر بدست گرفتن شیر از سال ۱۲۸۰ و آن نزدیکیهاست و ما گمان میکنیم که نشان رسمی ایران شدن شیر و خورشید هم از همان زمان آغاز کرده.
بدین تفصیل که در زمانهای پیشین در ایران و دیگر دولتهای مشرق این رسم که هر کدام نشان خاصی برای خود داشته باشد نبوده. چنانکه دیدیم در زمان صفویان و دیگران شکلهای گوناگون بکار میرفته. در زمان فتحعلیشاه که دیگر شکلها را از میان برده بودند باز در درفشها گذشته از شیر و خورشید نقش ذوالفقار را هم بکار میبردهاند و بر سکهها مرغ و آفتاب را هم مینگاشتهاند. بهرحال این یقین است که در قرنهای باستان نشان دولتی باین معنی که امروز هست نبوده. لیکن در زمان ناصرالدینشاه که ایران با دولتهای اروپا رابطه بسیار یافته ناچار شده که همچون آن دولتها این نیز نشان خاصی داشته باشد و برای این کار گویا دو شکل ذوالفقار و شیر و خورشید پیشین را یکی کرده و آن شمشیر را که به تنهایی نشانی بوده بدست شیر دادهاند. چیزی که هست بپاس شکوه امام تیغ دو سر بدست شیر ندادهاند. از همین زمان است که شیر و خورشید شکل ثابتی پیدا کرده که در همه جا به شکل نگارده شده و میشود. بدینسان که در همه جا روی شیر بسوی دست چپ و دمش برانگیخته و گردنش یالدار است و پیوسته ایستاده رویش برگشته بسوی بیرون است[۱].
- ↑ تفاوت بزرگ دیگر شیر و خورشیدهای امروزی با شیر و خورشیدهای پیشین اینست که شیر امروزی یالدار است و در نقشهای پیشین چنانکه در گراورها دیدیم شیر بییال بوده. این نکته را یکی از دانشمندان روسی که در تهران نشیمن دارد بنگارنده یادآوری کرد که شیرهای ایران که تا صد و دویست سال پیش بسیار فراوان بوده و اکنون کم شده، هم نر و هم مادهشان بییال است و از اینجاست که در نقشهای پیشین همه جا شیر بییال نگاشتهاند و شیر یالدار که از زمان ناصرالدین شاه بدینسوی دیده میشود از روی نقشهای اروپاست.