محمدرضا بیک و همراهانش در هنگام گذار از کوچههای پاریس یا در دیگر حالها چاپ شده که بگفته مؤلف از روی تصویرهایی برداشته شده که در همان زمان سفر محمدرضا بیک درست کرده بودند و در برخی از این تصویرها درفش ایران بر فراز محمدرضا بیک پرچم گشاده و بر روی پرده آن شکل شیری است با خورشیدی در فراز آن. لیکن در اینجا نیز همچون شیر و خورشیدهای زمان کیخسرو خورشید از پشت شیر جدا و دائره درست است. از اینجا پیداست که در زمان صفویان شیر و خورشید را چنانکه بر فلوسها بر درفشها نیز مینگاشتهاند و بر درفشها خورشید را دائره درست و جدا از پشت شیر نقش مینمودهاند.
پس از دوره صفویان بار دیگر رشته آگاهی ما درباره شیر و خورشید گسیخته میشود و از نادرشاه و پسرانش و از کریمخان و جانشینانش فلوسی یا سکه دیگر با نقش شیر و خورشید که بیقین از ایشان باشد در دست نداریم. ولی این پیداست که زمان اینان تفاوتی با زمان صفویان نداشته و اینان نیز بر فلوسها و درفشها شیر و خورشید را نگاشته و گاهی هم نقشهای دیگر بکار میبردهاند.
اما قاجاریان چون در دوره ایشان است که در شکل شیر و خورشید تغییرها رخ داده و سرانجام کار نشان رسمی ایران میشود. اینست که باید از این دوره بتفصیل سخن راند:
از زمان آقا محمدخان نیز آگاهی درباره شیر و خورشید در دست نیست. ولی از زمان فتحعلیشاه و جانشین او محمدشاه گذشته از فلوسهایی که در دست هست، خوشبختانه نوشته یکی از مؤلفان اروپا نیز در دست هست که کمک بسیار بکار ما دارد. این نوشته عبارت شرحی است که موسیو دوبو[۱] مؤلف معروف فرانسوی در کتاب خود (لاپرس)[۲] که در زمان محمدشاه تألیف نمود مینگارد.
مؤلف مزبور میگوید: یکی از شیوههای پادشاه ایران است که درفشهای بسیار بکار میبرد و بر این درفشها دو نقش نگاشته میشود: یکی نقش تیغ دو سر علی (ذوالفقار) و دیگری صورت شیر خوابیدهای که خورشید از پشت او درمیآید. این دو نقش را در کوشک پادشاهی نیز نگاشتهاند. همچنین بر نشانهایی که شاه ایران به سپاهیان و سرکردگان و نمایندگان اروپایی بنام نواختن ایشان میدهد نیز این دو نقش هست[۳].
مؤلف دیگری از فرانسویان مسیو لانگله[۴] که پیش از دوبو در زمان فتحعلیشاه کتاب کوچکی درباره ایران[۵] نگاشته،او نیز از شیر و خورشید یاد نموده و شگفت است که نام «مهر و شیر» باو میدهد و دانسته نیست که این عبارت را از کجا برداشته است. لانگله پنداشته که شیر و خورشید از بازماندههای ایران باستان و یادگار آتش و آفتابپرستی ایرانیان دیرین است. میگوید بهمچشمی سلطان سلیم سوم عثمانی که نشان «هلال» را اختراع نموده و پادشاهان عثمانی آنرا باروپاییان و دیگران از ترسایان میبخشند، فتحعلیشاه هم نشان «مهر و شیر» را درست نموده است[۶].