این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
میدان اسب راه بود الی ده یالرُود ده خوبی است، تیول میرزا ولی مستوفی است از دم خانه میرزا علی مجتهد یالرود که برادر حاجی ملاهادی یالرودی مرحوم است کذشتیم خودش بیرون آمد خانهاش قدری خراب بود حکم شد میرزا ولی مستوفی خانهاش را بسازد از آنجا کذشته
نوّاب ناصرالدّوله
همه جا از کنار نهری که بید کاشته بودند رفتیم تا ده مَرَچ که آنهم تیول میرزا ولی است بقدر یکفرسنک همه جا از نهر و زیر سایهٔ بید میرود از این ده که بقدر یک فرسنکی راندیم راه به بَغَلَهکوه و درهٔ تنکی افتاد قدری هم سرازیری داشت قوشچیها در اینجاها قدری فره کبک