و کفایت کامل آراسته و باکثر فنون علمیّه و کمالات و اطّلاعات متخلی و در بعضی از السنه خارجه صاحب ربط و مهارت میباشند – پس از آنکه مراتب لیاقت و شایستکی ایشان در خدمات دولت ابدآیت علیّه مشهود و معلوم خاطر خطیر اعلیحضرت شاهنشاهی دام ملکه کردید در سال هزار و دویست و هفتاد و چهار بلقب جلیل عزّالدوله ملقّب کشته و از آنوقت الی الآن غالباً متقلد حکمرانی ولایات معظمه ممالک محروسه بوده و باغلب امتیازات بزرک ایندولت نایل کشته و در سفر فرنکستان سال هزار و دویست و نود بشرف التزام رکاب اعلی مستعد کردیده درینسال خیرمآل نیز از جانب سنّیالجوانب همایون بتهنیت و تبریک تاجکذاری اعلیحضرت الکساندر سیّم امپراطور کلّ ممالک روس مأمور مسکو شده این سفارت کبری را باحسن وجوه بانجام رسانیده مورد اعزاز فراوان امپراطوری کردیده مراجعت کردند اینک حکمرانی ولایت همدان و توابع بر عهدهٔ کفالت نوّاب معظّم موکول و امیرزاده حسینقلی میرزا ولد ایشان در آنولایت نیابةً مشغلو حکمرانیست
نوّاب ناصرالدّوله
نوّاب ناصرالدّوله عبدالحمید میرزا از امیرزادههای معظّم همواره در دایره نظام ایندولت جاوید احتشام بخدمات لایقه مشغول و از فرط مراقبت و کفایت در انجام هر خدمتی خاطر خطیر همایون را قرین مسرّت و خرسندی ساخته بمراتب و مناصب عالیه نایل و بامتیازات عمده فایز آمد تا بلقب جلیل ناصرالدّوله از القاب شایان ایندولت قویبنیان ملقّب کردید اینک حکمرانی کرمان و بلوچستان بر عهدهٔ کفالت و اهتمام ایشان موکول است و در امور حکمرانی و فراهم نمودن موجبات آسایش رعایا جهد وافی مبذول میدارد
بقیّهٔ سفر سعادت اثر شاهنشاه صاحبقران دامملکه بنمارستاق
خلاصه از بالای کردنه و سر کوهها همه جا راه را سر بالا و سرازیر ساختهاند باز راه زیادی رفته در پای کردنه به ده هَتَرْ رسیدیم که تیول میرزا ولی مستوفی پسر میرزا احمد است ده خوبی است خانهای خوب و درخت و زراعت بسیاری دارد ییلاق بسیار خوبیست از این دره کذشته بدره دیکر رسیدیم که منزل است اردو را در مزرعهٔ از مزارع یالرود زدهاند اشجار و زراعت خوبی دارد دو ساعت بغروب مانده وارد منزل شدیم روز شنبه ششم در این منزل اتراق شد همه کسالت راه دیروز را داشتند قهوهچیباشی بعضی نمونهٔ سنگهای معدنی آورده ملاحظه شد این منزل چنانکه اشاره کردیم جزء یالرود است آب بسیار خوبی از میان درّه آن میرود این دره کویا منتهی بسه سنگ میشود
یکشنبه هفتم باید برویم به بلده یعنی منزل و سراپردهٔ ما را بالاتر از بلده در سر آبی که از درهٔ یوش میآید زدهاند سوار شده راندیم بقدر یک