وسطان را تا نواحی نخجوان داشت و با دیسم دوست دیرینه بود پناه برده غاغیق او را بسی نواخته به میزبانی برخاست و مال و خواسته شایان پیشکش کرد. مرزبان نیز به آذربایگان دست یافته فیروزانه به حکمرانی و فرمانروایی پرداخت۱.
جنگ دوم مرزبان با دیسم
وزیر مرزبان در آذربایگان نیز ابو القاسم علی بود و کارهایش به دست او سروسامانی داشت. لیکن دیری نگذشت که برخی از نزدیکان و یاران مرزبان با ابو القاسم دشمنی پیدا کردند و پیوسته مرزبان را به گزند و آزار او بر میانگیختند.
ابو القاسم بر جان خود بیمناک شده به مرزبان گفت: اگر مرا به تبریز فرستی مال انبوهی از آنجا تو را میستانم، و مقصودش آن بود که بدین دستاویز از مرزبان دور باشد. مرزبان فریب این سخن او را خورده با دستهای از سپاه و سرکردگان که از جمله جستان پسر شرمزن و حسن پسر محمد مهلبی۲ بودند او را روانه تبریز ساخت.
ابن مسکویه که خود او نزدیک به زمان این حوادث بوده در اینجا مینویسد:
«تبریز شهر بزرگی است و باروی استواری دارد. پیرامون آن بیشهها و درختهای میوهدار فراوان است. شهر استوار است و مردمان آنجا دلیران و توانگرانند.»
ابو القاسم چون به تبریز رسید با مردم مهربانی آغاز کرد و با ایشان گفتگوی بدخویی و ستمکاری دیلمان کرده میگفت اینان نیکی برای مردم نمیخواهند و آرزویی جز این ندارند که ریشه مردم بکنند. پیش دیسم نیز نامه نوشته از گذشته عذر
________________________________________
تاریخهای ارمنی او را «غاغیق ستمگر» مینامند، بیست و نه سال فرمانروا بود و با یوسف پسر ابی الساج جنگها و داستانها دارد. سال مرگ او را برخی از مورخان ارمنی ۹۳۷ میلادی (مطابق ۳۲۶ هجری) و برخی ۹۴۳ میلادی (مطابق ۳۳۲ هجری) نگاشتهاند. داستان پناه بردن دیسم به او در سال ۳۳۰ هجری دلیل است که نوشته دومی درست است. اما دیرنیق Derenik نام پدر غاغیق، در کتابهای ابن مسکویه و ابن اثیر و ابن حوقل آن را به تحریف «دیرانی» نوشته غاغیق را «ابن الدیرانی» نامیدهاند. برخی شرقشناسان اروپا هم از شکل کلمه به اشتباه افتاده پنداشتهاند که دیرانی نام خاندان ایشان بود با آنکه نام خاندان ایشان «اجرونی» است.
(۱) . تجارب الامم، سال ۳۳۰.
(۲) . مهلبی سپس در بغداد وزارت خلیفه یافت و بسیار معروف است. جستان شرمزن نیز چنانکه خواهیم دید پس از سالار در آذربایگان بزرگ و معروف شد.
شهریاران گمنام جلد ۱