پرش به محتوا

برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۳۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

زینهار نامه فرستاد یکی برای شروین پدر قارون دیگری برای وندا هرمزنیای مازیار سیمی برای مرزبان پسر جستان خداوند دیلم. خداوند دیلم به ری آمده خلیفه جامه و مال بدو بخشیده برگردانید... وندا هرمز نیز بیامده زینهار پذیرفت و فرمانبرداری و باجگزاری از جانب خود و شروین به گردن گرفت. رشید او را برگردانیده هرثمه را با وی فرستاد که پسر او و پسر شروین را به نوا به ری آورد.

بیش از این خبری از مرزبان در دست نیست و در این خبر این نکته مهم است که هارون برخلاف پادشاهان طبرستان از مرزبان فرمانبرداری و باجگزاری نخواست.

معلوم است که از دیلمان جای چنین توقعی نبود و خلفا از ایشان به همین اندازه خرسند بودند که متعرض مسلمانان نشوند و بی‌گفتگو است که خواستن خلیفه مرزبان را پیش خود به قصد دلجویی بود که بلکه از این راه از گزند و آزار پیاپی آن گروه آسودگی یابند و از اینجا توان دانست که دیلمان در این وقت چه اهمیتی داشته‌اند.

پناه بردن یحیی بن عبد اللّه به کوهستان دیلم و داستان او که ما در پیش نوشته‌ایم نیز در زمان مرزبان یا زمان پدرش جستان بوده است.

۲ - جستان پسر مرزبان (جستان دوم)

از او داستان و خبری در دست نیست جز اینکه طبری در سال ۲۰۱ می‌نگارد:

در این سال عبد اللّه پسر خرداذبه که والی طبرستان بود لازر و شیرز را از خاک دیلم بگشاده بر شهرهای اسلام افزود کوهستان طبرستان نیز بگشاد و شهریار پسر شروین را از کوهستان خود پایین آورد... و مازیار پسر قارن را به بغداد پیش مأمون آورد و ابو لیلی پادشاه دیلم را بی‌آنکه زینهاری داده باشد دستگیر ساخت.

در این خبر باید گفت مقصود از پادشاه دیلم جستان یا پدر او مرزبان است چه در این زمانها پادشاهی برای دیلم جز ایشان سراغ نداریم ولی نام «ابا لیلی» برای پادشاه دیلم بسی شگفت است زیرا دیلمان اگرچه نام «لیلی» برای مردان فراوان داشتند۱لیکن کنیه درست کردن به رسم تازیان در میان ایشان از کجا مرسوم بوده؟!

در صحت خبر نیز شک است زیرا یعقوبی و بلاذری که به آن زمانها نزدیکتر از

________________________________________

(۱) . یعنی نام بدین شکل فراوان داشتند ولی درست معلوم نیست چطور تلفظ می‌کردند.

شهریاران گمنام جلد ۱