نخستین را از فضلون دومین بازنشناخته و از اینرو لغزشهای شگفتی پایگیرش شده.
چامچیان هم راه او را پیموده و اشتباههای بزرگ نموده. آلیشان از نویسندگان تازه ارمنی که نوشتههای مورخان پیش را درباره این دسته شدادیان جستجو و تحقیق نموده با همه آگاهی و خردهبینی منوچهر را «فضلون دومین» پنداشته و سهوهای دیگر ازو رخ داده است.
بهرحال ازین دسته کمتر از دسته پیشین آگاهی هست و با آنکه زمان حکمرانی و شماره حکمرانان اینان چندان تفاوت با آنان نداشته و بر سرزمینی که حکم میراندند در اهمیت کمتر از سرزمین آنان نبوده به جهت نداشتن آگاهی بسیار گفتگوی ما از اینان اندکتر خواهد بود و خواهیم دید که برخلاف حکمرانان گنجه که بیشتر آنان شهریاران کاردان و توانا بودند بیشتر اینان مردان درمانده و ناتوان بودند و بیشتر پشتیبانی دیگر فرمانروایان مسلمان بود که نگهداری آنان میکرد. بلکه باید گفت جز از منوچهر و فضلون سوم دیگران هیچکدام درخور سنجش با پیشینیان خود نبودند!
۱۰ - ابو شجاع منوچهر پسر ابو السوار
به نوشته وارتان منوچهر هنگامی که پدرش او را به حکمرانی آنی برگمارد بچه خردسال بود. ولی چون اندک رشدی کرد رشته حکمرانی را به دست گرفته و بر آسایش مردم کوشید. آنی به دست سپاه الپ ارسلان گزید بسیار دیده و ویرانی یافته بود. منوچهر تا توانست به آبادی آنجا کوشیده به نوشته وارتان به حال نخستین باز آوردش و باروی آنجا را تعمیر کرده استواری شهر را هرچه فزونتر ساخت که اکنون که ویرانه آنی نمایان و برخی نیمه شکستههای باروی آن هنوز برپاست نام «شجاع الدوله ابو شجاع منوچهر بن شاور» به خط زیبای کوفی بر روی آنها پیداست۱.
بزرگان ارمنی را که از شهر پراکنده شده بودند منوچهر یکایک دلجویی نمود و به شهر بازآورد. از جمله گریگور پسر واساک را که بزرگترین و توانگرترین کس ارمنستان بود و پیروان انبوه داشت خویشتن پیشواز کرده به شهر درآورد۲.
________________________________________
(۱) . کتاب شیراک تألیف آلیشان، ص ۴۰ دیده شود.
(۲) . تاریخ وارثان ص ۱۰۳ و ۱۰۴ - این همان گریگور است که به گفته اربلیان در گرفتن سنکریم - هایقازیان و کشتن او دست داشت.
شهریاران گمنام جلد ۱