پرش به محتوا

برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۲۷۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

رومیان به نزدیک شهر رسیده چون سپاهی در برابر خود ندیدند در شگفت شده پنداشتند که به یک تاختن شهر را فروخواهند گرفت و بی‌آنکه صف بیارایند بی‌باکانه به شهر تاختند و چون از جلو کمینگاه بگذشتند ابو السوار فرمود باد در بوقها دمیدند و به آواز آنها کمینیان از جای خود بیرون شتافته آنان از پشت سر و سپاهیان شهر از پیش رو بر ترسایان تاخته انبوهی را از ایشان نابود ساختند و دیگران که بیرون جستن می‌خواستند در باتلاقها گرفتار شده جان به در بردن نتوانستند و از آن سپاه انبوه جز اندکی به آنی بازنگشت۱.

چامچیان این حادثه را در سال ۱۰۴۶ میلادی (مطابق ۴۳۸ هجری) قید نموده ولی آرسداگیس آن را در سال ۱۰۴۴ می‌نگارد۲ و شاید این نوشته درست‌تر باشد.

دومین جنگ ابو السوار با رومیان

قیصر از خبر این شکست سخت برآشفته بار دیگر سپاهی انبوه به فرماندهی «دیلارخی» نام به جنگ ابو السوار فرستاد. دیلارخی زمستان به دوین رسیده از سرما کاری از پیش بردن نتوانست و بسیاری از سپاهیان او تباه شدند. ناگزیر از پیرامون شهر دور شده زمستان را در آن نزدیکیها به سر داد و چون بهار شد بار دیگر به محاصره شهر شتافته کار را بر ابو السوار سخت کرد و آبادیهای پیرامون شهر را ویرانه ساخته گزند بسیار رسانید. و چون زمان محاصره به درازای انجامید سپاهی از ایرانیان و ترکان به یاری ابو السوار بشتافتند. دیلارخی با آنان جنگ کرده پراکنده‌شان ساخت و بسیاری را دستگیر نموده و چون از گشادن شهر نومید گشته بود دستگیران را برداشته روانه قسطنطنیه گردید.

ابو السوار از دستگیری مسلمانان سخت غمگین شده تیغ کینه بر ترسایان که زیر دستش بودند آخته گروهی را تباه ساخت و تا نزدیکیهای آنی تاختن برده هرکجا کلیساها را ویران کرد و از کشتار و تاراج تا می‌توانست دریغ ننمود۳.

________________________________________

(۱) . تاریخ چامچیان، جلد دوم، ۹۳۷ و ۹۳۸.

(۲) . تاریخ ارسداگیس، لاسدوردچی، چاپ ونیدیک ص ۵۳.

(۳) . تاریخ چامچیان، جلد دوم، ص ۹۳۸.

شهریاران گمنام جلد ۱