پرش به محتوا

برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۲۳۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

می‌باشد که حکیم با چشم خود دیده و به نظم درآورده است. ارباب تواریخ و حکیم قطران این سلسله را گاهی به شهر و اقلیم نیز منسوب داشته سلاطین آران و گرگریان نامیده‌اند و گاهی به اسامی اشخاص نسبت داده جستانیان وهسودانیان می‌خوانند و از جمله پادشاهان این سلسله که حکیم قطران در دیوانش مدح از آنها می‌کند (ابو الهیجاء منوچهر بن وهسودان) (ابو الخلیل ملک جعفر بن عز الدین) (ابو المظفر فضلون) (ابو نصر بن وهسودان بن مملان) و (ابو منصور وهسودان بن محمد) است...۱.

این مؤلف به اشتباه معروف شرق‌شناسان که روادیان را نشناخته وهسودان و مملان را «سالاری» پنداشته‌اند بسنده نکرده جستانیان و کنکریان و شدادیان را - که هرکدام خاندان جداگانه بوده در سرزمین جداگانه و زمان جداگانه حکم رانده‌اند - نیز با سالاریان در هم آمیخته است و این اشتباه شگفت خود را با چندین اشتباه دیگر - از قبیل «پادشاه» شمردن ابو الهیجاء منوچهر با آنکه نبوده و نسبت دادن افسانه «گرگری» را به مورخان با آنکه آن را مؤلف مجمع الفصحا از پیش خود بافته۲ و دو تن دانستن وهسودان مملان و وهسودان بن محمد با آنکه بیشتر نبوده، و یاد کردن ابو الخلیل با آنکه وی نه‌تنها سالاری نبوده روادی و شدادی نیز نبوده - توأم ساخته است.

اینست اندازه دانش و آگاهی مؤلفان اسلام و ایران از شدادیان. اما مؤلفان اروپا چون سرچشمه آگاهی ایشان تنها کتاب منجم‌باشی بود جز شدادیان گنجه را نشناخته و نوشته‌های منجم‌باشی را درباره اینان ترجمه و سهوهای او را تکرار کرده‌اند. با آنکه شدادیان آنی در تاریخ ارمنستان معروف می‌باشند و مؤلفان ارمنی اگرچه در نگارش تاریخ و داستان آنان به اختصار کوشیده و برخی از اینان سهوهای شگفت کرده‌اند به هرحال از نگارشهای ایشان همه‌گونه فایده به دست می‌آید و شرق‌شناسان ارمنی‌دان می‌توانستند داستان شدادیان گنجه را نیز از این کتاب به دست بیاورند.

________________________________________

(۱) . این همشهری ما در سال ۱۳۰۶ تقویمی در تبریز چاپ نموده در آخر آن شرحهایی درباره برخی شاعران آذربایگان می‌نگارد و می‌گوید کتابی به نام تذکره دانشمندان آذربایگان تألیف نموده که این شرحها از آن کتاب است.

(۲) . حاشیه ۳ صفحه ۱۸۱ همین کتاب دیده شود.

شهریاران گمنام جلد ۱