پرش به محتوا

برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۱۸۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

بودند و از گفته استاد خود ابو نصر مشکان که دبیر سلطان مسعود بود این عبارت می‌آورد:

بدانکه این گرفتن ترکمانان رأیی است نادرست و تدبیری است خطا که به هیچ حال ممکن نشود سه چهار هزار سوار را فروگرفتن۱...

ولی افسوس که بیهقی داستان ری را به بخش جداگانه‌ای حواله می‌دهد که اگر نوشته از میان رفته است و در کتاب او که اکنون هست جز جمله‌های کوتاهی در این‌باره نیست. عبارتهای ابن اثیر نیز چندان درهم و آشفته است که نتوان راست مطلب را به دست آورد. آنچه معلوم است پنج سال بیشتر کشاکش و پیکار میانه غزان و تاش سپهسالار در کار بود و روزبه روز بر سختی کار می‌افزود. در این میان چون در سال ۴۲۶ طغرل‌بک و برادرانش با مردم خودشان از جیحون گذشته به خراسان آمدند و نامه به مسعود نوشته نشیمن برای خود خواستند آن دسته غزان عراقی که تا این هنگام در بلخان کوه بودند از ترس ایشان از آنجا گریخته آنان نیز به عراق آمدند و به برادران خود پیوسته به یغماگری و تاخت و تاز پرداختند. ابن اثیر می‌نویسد که سمنان و دامغان و خوار و برخی دیه‌های ری را پاک تاراج و یغما نمودند و بسیاری از مردم را بکشتند۲.

این هنگام روزگار مسعود برآشفته و از دست سلجوقیان آن فرصت نداشت که به کار ری و عراق بپردازد و یا سپاهی به یاری تاش بفرستد. تاش ناگزیر از مازندران و گرگان سپاه خواسته با لشکری انبوه و پیلان جنگی آهنگ غزان کرد. ابن اثیر شرحی درباره این جنگ می‌نگارد که نخست فیروزی از آن تاش بود. ولی غزان سرکرده کردان را که سپاه تاش بودند دستگیر کرده بدین پیمان آزاد ساختند که در روز رزم کردان دست به جنگ نگشایند. روز رزم کردان دست به جنگ نگشادند و غزان چیره گشته تاش سپهسالار را که بر پیلی سوار بود بکشتند و بسیاری از سپاهیان و سرکردگان را نیز بکشتند و پیلان جنگی و غنیمت بسیار به دست آوردند. سپس روی

________________________________________

(۱) . از اینجا پیداست که شماره سپاه ترکمان در ری سه چهار هزار سوار بوده است.

(۲) . بنای نوشته ابن اثیر بر اینست که چون تاش در نیشابور یغمر و دیگران را بکشت دیگران از غزان بر وی شوریدند و این تاخت و تازها و جنگ و کشته شدن تاش در دنباله آن حادثه رخ داد. ولی این اشتباه است زیرا چنان‌که نوشتیم پس از کشته شدن یغمر مدتها دیگر ترکمانان در ری همراه تاش و رام و فرمانبردار او بودند.

شهریاران گمنام جلد ۱