پرش به محتوا

برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۱۳۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

سرزمین‌ها که «ریف۱» می‌نامیدند رسانیده به فراخی و فراوانی برسند.

عراق و سوریه که میانه آنها و تازیکستان دریا یا کوهستان یا مانع دیگری نیست از دیرین زمان هجرتگاه تازیکان بوده است. چنان‌که داستان نبطیان که به تحقیق دانشمندان شرق‌شناس اروپا تیره‌ای از تازیکان بوده‌اند و زندگانی و حکمرانی ایشان در عراق و سوریه از پیش از آغاز تاریخ مسیحی، همچنین کوچ و مهاجرت تنوخیان و لخمیان به عراق در قرن دوم تاریخ مسیحی و حکمرانی و فرمانروایی که در حیره بنیاد گذارده بودند، و نشیمن ساختن غسانیان در سوریه و حکمرانیشان در آنجا، و جای گزیدن بنو تغلب و بنو بکر در جزیره (دیار بکر) قرنها پیش از اسلام، و شورش‌های بنو ایاد در همین نواحی در زمان ساسانیان در تاریخ‌ها معروف و مشروح است.

اما ایران۲ اگرچه از راه دریا به جنوب شرقی تازیکستان که آبادترین قطعه آنجاست و پیوسته مردمش بیشتر و انبوه‌تر بوده نزدیکتر از عراق و سوریه است ولی تازیکان گویا از نخست مهارت در کشتیرانی و دریانوردی نداشته‌اند و سواری بر شتر را که «کشتی بیابان» می‌نامیدند و پیمودن بیابان‌های دور و دراز را بهتر و آسانتر می‌دانستند. از اینرو مهاجرتشان به ایران بیشتر از راه خشکی و از سمت عراق بوده است و بیش از یکبار هجوم و مهاجرت به ایران از راه دریا از ایشان سراغ نداریم۳.

از اینجاست که ایران قرن‌ها دیرتر از سوریه و عراق هجرتگاه تازیکان گردیده با این‌حال تا آنجا که یقین است و دلیل در دست هست تاریخ این هجرت - هجرت تازیکان به ایران را باید قرن‌ها پیش از اسلام و از آغازهای پادشاهی ساسانیان گرفت.

در زمان اشکانیان دروازه‌های ایران بر روی تازیکان باز بوده و چنان‌که نوشتیم در زمان ایشان بود که تنوخیان و لخمیان با آن انبوهی و بیشماری رخت مهاجرت به عراق کشیدند و کسی مانع ایشان نشد. شاید دسته‌هایی نیز در همان زمان به درون ایران آمده نشیمن گرفته باشند ولی چون دلیلی در این‌باره در دست نیست نتوان یقین دانست.

________________________________________

(۱) . ریف در لغت سرزمین سبز و پرآب را گویند. تازیکان عراق سوریه را بدین نام می‌خواندند.

(۲) . مقصود ایران علمی و جغرافیایی است که مرز و بوم آریان نژادان بوده نه ایران تاریخی که عراق نیز جزو آن می‌باشد.

(۳) . مقصود هجومی است که تازیکان در زمان شاپور دوم کردند چنانکه خواهیم نگاشت.

شهریاران گمنام جلد ۱