پرش به محتوا

برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۱۰۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

خود درست نمایند و پس از آنکه از وهسودان سوگند و پیمان گرفتند که خیانتی نیاندیشد هردو برادر با مادر جستان همراه دسته‌ای از نزدیکان و سپاه به تارم شتافتند.

ولی آتش کینه و خشم وهسودان تا حدی شعله‌ور بود که پایبندی بدین پیمان و سوگند نتوانست و همین که اینان به تارم رسیدند بیدرنگ جستان و ناصر و مادر جستان را گرفته به زندان سپرد و سپاهیان را که همراه ایشان بودند با مال و پول رام و خاموش ساخت. سپس فرمانروایی آذربایگان را به پسر خود اسماعیل داده با سپاهی به سپهسالاری شرمزن پسر میشکی روانه اردبیل ساخت.

ابراهیم پسر مرزبان در این وقت در ارمنستان بود چون گرفتاری برادران خود و آمدن اسماعیل را به اردبیل بشنید سپاهی آراسته به آهنگ جنگ اسماعیل به مراغه آمد. وهسودان در تارم چون این خبر بدانست جستان و ناصر و مادر جستان را که هنوز در بند داشت و هیچ‌گونه شکنجه و آزار دریغ نمی‌داشت بیرحمانه هرسه تن را بکشت و دسته‌ای را از آنان که همراه ایشان از آذربایگان آمده بودند نابود ساخت سپس نامه به جستان پسر شرمزن و حسین پسر محمد پسر رواد۱ نوشته ایشان را به جنگ و دشمنی ابراهیم برانگیخت و از پیش خود کمک برای ایشان فرستاد، به پسر خود اسماعیل نیز نوشت که از اردبیل آهنگ جنگ ابراهیم نماید.

ابراهیم در برابر این همه دشمنان تاب ایستادن نداشت به ارمنستان بگریخت و جستان شرمزن که به مراغه نزدیکتر از دیگران بود لشکرگاه او را تاراج نموده آن شهر نیز تصرف کرد۲.

________________________________________

(۱) . مقصود همان ابو الهیجاء روادی است که نوشته‌ایم.

(۲) . تجارب الامم، سال ۳۴۹ - باید دانست که اگرچه ابن مسکویه این حوادث را در سال ۳۴۹ می‌نگارد چون داستان خروج مستجیر باللّه و کشتن جستان او را، چنانکه نوشته‌ایم در همان سال بوده و خود ابن مسکویه تصریح کرده که خبر کشتن مستجیر باللّه که جستان نوشته بود در ماه رمضان آن سال به بغداد رسید و از اینجا معلوم است که حادثه مذکور در همان ماه یا در ماه شعبان رخ داده - با این ترتیب باید گفت که حادثه‌های رفتن جستان و ناصر به تارم و کشتن وهسودان ایشان را و فرستادن او اسماعیل را به آذربایگان و جنگ او با ابراهیم در سال دیگر (سال ۳۵۰) روی داده است. مؤید این مطلب آنکه ابن مسکویه در همانسال ۳۵۰ می‌نگارد از بغداد خلعت والیگری آذربایگان برای ابراهیم فرستادند چه معلوم است که این کار بایستی نزدیک به زمان کشته - شدن جستان باشد.

شهریاران گمنام جلد ۱