غالباً از مداخله در امور دنیا و شور و شر آن احتراز میکردند و اماکن مقدس را مخصوص عبادت نگاه میداشتند بنابراین، کشیشان و مخصوصاً راهبان مسیحی در سایهٔ آرامی و سکوتی که در محوطهٔ ایشان حکمفرما بود میتوانستند به کارهای علمی نیز بپردازند، جز اینکه معلم و مدرس عالیمقام نداشتند که حوزهٔ علمی را گرم کند. و چهارچوب خشک عقاید دینی هم اجازه نمیداد که عقول و افکار ارباب ذوق به آزاری مایهٔ خود را بروز دهد، از این رو کار دانش طلبان تقریباً منحصر به مطالعهٔ کتب قدیم و استنساخ آنها گردید ولیکن همین امر هم برای عالم علم فوزی عظیم بوده، زیرا که کتب علمی و فلسفی و ادبی یونان و روم تنها به این وسیله از خطر فقدان و تلف که کتب مشرقزمین کاملا گرفتار آن گردید، نجات یافته و محفوظ مانده، و برای دانش پروران دورههای آزادی ذخیره شد، و چون موقع مقتضی گردید، صاحبان استعداد بر آن گنجینهها دست یافتند، و چراغ علم را دوباره برافروختند.
۳– نهضت علمی اسلامی
در تمام مدت سلطنت بنیامیه در ممالک اسلامی گفتگوئی از علم و حکمت درمیان نبود، اما همین که دوره به «عباسیان» رسید برای اهل نظر نسیم آزادی وزید، و مردم آن کشورها که در تحت تأثیر تمدن ایرانی و رومی و یونانی بودند دوباره به میدان تحقیق و معرفت پا گذاشتند، و به یک نهضت علمی همت گماشتند که به اندک زمانی تقریباً نظیر نهضت علمی یونان شد، و در گرم کردن این هنگامه ایرانیان بالاختصاص دخالت تامه داشتند، و از فخر و شرفی که از این جهت نصیب مسلمین شده دارای بهرهٔ وافی میباشند. نخست نهضت مزبور از ترجمهٔ کتب علمی و فلسفی یونانی و ایرانی و سریانی و هندی به زبان عربی و فراگرفتن آن معلومات آغاز شد، و میتوان گفت، نیمهٔ دوم مائهٔ دوم هجری و تقریباً تمام مائهٔ سوم اشتغال مهم اهل فضل و دانش همین بوده است. سپس در مائهٔ چهارم و پنجم فضلا و حکمای اسلامی عالم علم و معرفت را به تحقیقات خود روشن ساختند و در قرون بعد هم با آنکه به واسطهٔ شیوع فتنه و فساد اوضاع روزگار چندان سازگار نبود، دانشطلبان ما از سعی و کوشش دست باز نداشتند، و در هر رشته