جریانش برطبق قوانین معین حتمی و واجب است ، و اختیاری و کار نیست ضمنا با آنکه هربرت اسپنسر خود وجود امر ندانستنی را قائل بود ، وراه اعتقاد به امور باطنی را نبسته بود کاسههای گرمتر از آش یعنی متمایلان به مادیت می توانستند استفاده کنند که نو خلاقیتی هم در کار نیست ، و میتوانیم از فرض وجود خالق بی نیاز باشیم ، واگرهم در آغاز برای این جهان صانعی رحقیقتی فرض کنیم که این مقدار ماده وقوه را خلق کرده ، و این قوانین را مقرر داشته است امروز که می بینیم مقدار معینی از ماده و قوه موجود است و کم وزیاد نمیشود ، و برطبق قوانین معین مضبوط کار می کند فرض وجود صانع ومدبر ضرورتی ندارد.
و نیز از نتایجی که از تصور ماشینی جهان می توان گرفت اینست که ، مدار امر جهان براصل علیت است نه براصل غائیت[۱]، یعنی محتاج نیستیم که برای حدوث حوادث و جریان امور طبیعت غایاتی فرض کنیم ، و در کار جهان حکمتی قائل باشیم زیرا گردش چرخهای ماشین طبیعت را بنا بر اصل علیت موجه میسازیم.
در مقابل این فکر و نظر فیلسوفان روحی یعنی دانشمندانی که غیر از ماده وقوانین حاکم بر آن حقیقت دیگری نیز قائلند ، بیکار ننشستند ، ودیدید که در فرانسه و آلمان همه وقت حکمایی بودند که وجودمؤثری غیرمادی را در عالم به وجهی اثبات کرده اند و انگلستان نیز از این دانشمندان خالی نبوده است . در فصول پیشین شمه ای از عقاید این طبقه ازحکما گفته ایم که : هريك چگونه امر معقول ، یعنی عقل يا نفس ياروح را مدیر امور جهان دانسته اند ، اينك ، درضمن عقاید دوسه تن از متأخرین نظریات جدیدی را که در این باب پیش به اختصار گوشزد می نمائیم.
یکی از آن دانشمندان ویلیام جمز آمریکایی است که مختصری از تحقیقات او باز نمودیم ، دو حکیم دیگر که می خواهیم خوانندگان را به تعلیمات ایشان آشنا کنیم فرانسوی می باشند ، و مشربشان از
- ↑ Finalitè