وجود وموجب بودن امور میشود منکر است.
الفرد فويه
«الفرد فویه»[۱] از حکمای بزرگوار فرانسه در عصر اخیر است ، در ۱۸۳۸ زاد و در ۱۹۱۲ در گذشته است ، از جوانی مبتلا به درد چشم وضعف مزاج شد ، چنانکه نتوانست شغل تدریس را که اختیار کرده بود دنبال کند . با اینحال سراسر عمر هفتاد و چهار ساله خودرا به تحقیق و تألیف و تصنيف مشغول بود ، و آثار فراوان گذاشت. در سخنگوئی و نگارندگی زبردست ، سخنش گیرنده ، رنگارشش دلپذیر بود . استفاده این حکیم نخست از افلاطون سپس از كانت و مند و بیران بوده است ، وشيوه او اینکه ، رأيها ومذاهب مختلف را با هم وفق دهد وسازگار کند . چنانکه یادگار مهم او در حکمت اظهار نظری است که بنا بر آن وجوب رابطه علت ومعلول را با اختیار انسان[۲] در اعمال خود سازگاری میدهد .
خوانندگان این کتاب می دانند که این مسئله از مشکلات بزرگی است که هم ارباب اديان وهم اهل علم وحکمت به آن مبتلا هستند . به بیان اهل ديانت مسئله چنین طرح میشود که : چون قدرت مطلقاً از خداوند است ، وهرچه واقع می شود البته بنا بر مشیت او مقدر است ، پس چگونه می توان گفت انسان در اعمال خودمختار ومسئول است ؟ و چرا او را مکلف می دانند و به اعمالش پاداش و کیفر می دهند؟ راگر اختیار با انسان است، قدرت خدا و تقدیر و متصرف بودنش در جمع امور عالم چه معنی دارد ؟ ومیدانید که در این باب رایها مختلف
شده ، بعضی بکلی جبری بوده ، یعنی انسان را بی اختیار دانسته اند.